حركت نوپاى اسلام جستجو شود تا ببينيم ايشان زمام اين جريان حساس را به عهده چه كسانى سپردهاند؟! مطالعه در اين جهت با مراجعه به منابع تاريخى و روايى فريقين و به صورت تحليل و توصيف مطالب انجام و ساماندهى مىشود.
مطالعه در تاريخ عصر رسالت نشان مىدهد كه در مكتب پيامبر صلی الله علیه و آله همه اصحاب از نظر استعداد و توفيق استفاده از محضر رسول صلی الله علیه و آله در يك سطح نبودند. برخى شواهد از اين قرار است :
يك. همه مقيّد به نگارش سنن نبى صلی الله علیه و آله نبودند، بلكه نسبت به تقييد و كتابت ناوارد و يا لااقل بىمهر بودند. جريان نهى عبداللهبن عمروعاص از نگارش يا سخن ابوهريره مبنى بر عدم نگارش، گواه اين ادّعاست. ۱
دو. همه اهل فقه و انديشه نبودند. ۲
سه. همه منقولات اصحاب، حاصل دريافت مستقيم آنان از پيامبر صلی الله علیه و آله نيست. ۳
با وجود اين ملاحظات، بررسى و ارزيابى ديدگاه هر مذهب در باره مرجع صالح براى تبليغ سنّت ضرورى است.
1. ديدگاه شيعه اماميّه
اماميّه بر اين باورند كه رسول گرامى صلی الله علیه و آله از روزهاى نخستين دعوت، آينده و تداوم آن را هم در مدّ نظر داشتند و گروهى از اصحاب را به عنوان ميراثداران عالم و امينِ سنّت به مردم شناساندند. لذا بهطور طبيعى تنها جريانى كه شايستگى زمامدارى ابلاغ سنّت را دارد و به احسن وجه حقّش را ادا كرده، جريان اهلبيت و سلسله امامت است. شواهد صلاحيّت و مرجعيّت اهل بيت علیهم السلام اين گونهاند :
1.نك: سجستانى، ج ۲، ص ۱۷۶؛ بخارى، ص ۳۹
2.رك: نهجالبلاغه، ج ۲، ص ۱۹۱؛ بوطى، ص ۳۰؛ ذهبى، سير اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۵۹۵ و ۵۹۶
3.رك: بخارى، همان، ص ۴۰؛ نيشابورى، ص ۱۰۳۹؛ رازى جصاص، ج ۳، ص ۱۴۸ و ابنحزم، ج ۱، ص ۱۰۲