تبلور سنّت نبوى در سيرت ولايى يا آراى صحابى؟ - صفحه 41

شمرده شود. ۱. به اين ترتيب، روشن شد كه اعلم اصحاب است، لذا على علیه السلام اصلح اصحاب در تبليغ سنّت است.
آيه 59 سوره نساء به‌روشنى جريان مرجعيّت امّت اسلام را طرح كرده و به اطاعت از خدا، رسول صلی الله علیه و آله و اولياى امر فرمان داده است. بديهى است كه مراد از اولياى امر در اين آيه، كسى جز ميراث‌داران معصوم پيامبر صلی الله علیه و آله نخواهد بود. زيرا فرض هر كسى جز اهل‌بيت علیهم السلام سبب پيشامد تناقض مى‌گردد. فرمان به اطاعت مطلق از اولياى امر ـدر رديف اطاعت از خدا و رسول صلی الله علیه و آله ـ مشعر به صلاحيّت كامل ايشان در علم و عمل مى‌باشد كه تنها براى اهل‌بيت علیهم السلام قابل جستجوست.
همانند آيات، در احاديث نيز صلاحيّت علمى امام اهل بيت، على علیه السلام به صراحت وارد شده است. حديث «أنا مدينة العلم و عليّ بابها»۲ كه با عبارات مشابه و به كثرت نقل شده، گواهى بر همين اعلميّت است. لذا دانشمندان ضمن تصريح به صحّت آن گفته‌اند: پيامبر صلی الله علیه و آله شهر همه معانى است و طريق على علیه السلام دروازه ورود به اين شهر است كه هر كس اين مسير را گم كند، راه هدايت را گم كرده است. ۳.
حديث مشهور ثقلين كه در برخى نقلها با عبارت «... لاتعلّموهم فإنّهم أعلم منكم...»۴ شاهد ديگر اين صلاحيّت و مرجعيّت است. به قول خليل‌بن احمد: همين اعلميّت و بى‌نيازى على علیه السلام از مردم و نياز مردم به او دليل امامت آن حضرت علیه السلام است. ۵ تعبير مكرر عمر، «لولا عليّ لهلک عمر» و يا استعاذه‌اش از زمانى كه معضلى پيش آيد و ابوالحسن نباشد ۶ شواهد بعدى بر اعلميّت آن بزرگوار است.
بررسى سرچشمه دانش اهل بيت علیهم السلام پذيرش ادّعاى مرجعيّت ايشان را ساده‌تر مى‌گرداند. برخى از اين منابع و مصادر چنين‌اند :

1.رك: عسقلانى، ج ۸، ص ۲۸۵؛ طبرى، جامع البيان، ج ۲۹، ص ۶۹؛ حنفى، ص ۱۶۸؛ يعقوب، ص ۴۳۵

2.حاكم، ج ۳، ص ۱۷۳

3.متقى هندى، ج ۱۳، ص ۱۴۹؛ مناوى، ج ۳، ص ۶۰؛ حنفى، ص ۱۶۹

4.طبرانى، ج ۵، ص ۱۶۷

5.حكيم، ج ۱۸۹؛ رحمانى، ج ۱۳۴

6.ابن‌صباغ، ج ۱، ص ۱۹۹؛ حنفى، ج ۱۷۷

صفحه از 67