تبلور سنّت نبوى در سيرت ولايى يا آراى صحابى؟ - صفحه 45

اهل سنّت مبنى بر نفى عصمت از خلفا و افاضل مسلمانان ۱ ادّعاى عصمت براى رأى اهل حِلّ و عقد ـ حتّى به فرض اجماع ـ بى‌دليل است. لذا اولوالامر جز بر امامان علیهم السلام قابل تطبيق نيست.
ج) حديث ثقلين و شكوه امامت ـ اين حديث با عباراتى مشابه و به صورت مكرّر، از دهها صحابى و تابعى نقل و در مهم‌ترين منابع ـ از صحاح تا سنن، تفاسير و تواريخ فريقين ـ ثبت شده و از جايگاه بى‌مانند اهل‌بيت علیهم السلام در بين مسلمانان حكايت دارد. مسلم از زيدبن ارقم روايت كرده است كه پيامبر صلی الله علیه و آله روزى در كنار غدير خم فرمودند: «...أنا تارک فيكم ثقلين أوّلهما كتاب الله فيه الهدى و النور... و أهل بيتي، أذكّركم الله في أهل بيتي، أذكّركم الله في أهل بيتي، اذكركم الله في اهل بيتي»۲. اين حديث به‌روشنى بر عصمت اهل‌بيت علیهم السلام گواه است، زيرا: اولاً قرآن معصوم است ۳ و اهل‌بيتِ قرين و ملازم قرآن هم بايد معصوم باشند تا بتوانند همراهش باشند؛ ثانياً حكم به ضرورت تمسك به هر دو جهت هدايت يافتن، مبين عصمت آنان است؛ ثالثاً هرگونه خطاى عترت علیهم السلام در مقام ابلاغ سنّت، سبب تكذيب سخن پيامبر مبنى بر عدم جدايى از هم و نفى گمراهى است.
در برخى منابع، روايتى متفاوت از حديث ثقلين ـ با تعبير «سنّتي» به جاى «عترتي» ـ آمده است و برخى افراد چون محمّد ابوزهره آن را موثّق‌تر دانسته‌اند ۴ در حالى كه اين نقل با روايت مشهور قابل قياس نيست. زيرا: 1. در جوامع اوليه و صحاح جز موطأ مالك و طبقات ابن‌سعد وارد نشده است. 2. اين خبر مرسل، توان معارضه با اخبار مسند و صحيح را ندارد. 3. با عقيده اهل سنّت در حصر ماترك پيامبر صلی الله علیه و آله در قرآن نمى‌سازد. ۵ 4. با رفتار خلفا در منع و محدود ساختن نقل و تدوين سنّت نمى‌سازد. 5. اگر اين نقل صحيح باشد،

1.رك: غزالى، ص ۱۶۸؛ ابن‌تيميه، ج ۳، ص ۳۷۴، ج ۶، ص ۴۳۴، ۴۳۵ و ۴۵۱

2.ابن‌حنبل، ج ۳، ص ۱۷؛ نيشابورى، ص ۱۰۰۸

3.فصّلت (۴۷) / ۴۲ـ۴۱

4.حكيم، ص ۱۶۹

5.نيشابورى، ص ۶۸۵ـ۶۸۴

صفحه از 67