تنها مصداق و بيان صحيح آن نزد اهلبيت علیهم السلام وجود دارد كه برخلاف ديگران به طرق مختلف به ثبت و حفظ سنّت پرداختند و در قول و عمل، مدّعى وراثت و كفايت ميراث نبوى (قرآن و سنّت) براى پاسخگويى بودند و به اين ترتيب تفاوتى با نقل مشهور نخواهد داشت. ابنحجر هيثمى در اين زمينه گويد:
حاصل بحث آنكه سفارش بر تمسّك به كتاب و سنّت و افرادى از اهلبيت علیهم السلام كه به اين دو آگاهاند واقع شده است. ۱
البتّه همين معنا در اخبار ديگر هم جلب نظر مىكند. ۲
1ـ4) سيرى در سيره اهل بيت علیهم السلام در حفظ و تبليغ سنّت
در عصر صاحب رسالت صلی الله علیه و آله مصاديق اهلبيت علیهم السلام كسى جز اصحاب كساء علیهم السلام نبود كه پيامبر صلی الله علیه و آله ايشان علیهم السلام را تربيت و معرّفى نمودند. آخرين فرد از اين اهل بيت علیهم السلام امام بعدى و او امام پس از خود را به مردم شناساندند. به عبارت ديگر، پس از پيامبر صلی الله علیه و آله على علیه السلام سرور اصحاب كساء، اعلم اصحاب و داراى فضايل صحيح بىمانند در بين اصحاب بوده است. ۳ پس از رجوع به على علیه السلام بهطور طبيعى، ديگر افراد اهل بيت علیهم السلام يعنى فرزندان آن حضرت شناخته و مطرح گرديدهاند.
به سبب موقعيت ممتاز عترت علیهم السلام مسلمانان در بارهشان پرسيدند و پيامبر صلی الله علیه و آله در پاسخ تعدادشان را دوازده تن اعلام نمودند. ۴ در پارهاى از كتب مناقب اهل تسنّن علاوه بر ذكر تعداد، اشخاص عترت هم معرّفى شدهاند. ۵ و در منابع حديث و تاريخ اماميّه، مشخصّات كامل عترت آمده است. ۶
با توجّه به خصوصيّات و قراين وارد شده در اخبار، تنها تفسير قابل دفاع از اهلبيت علیهم السلام تفسير اماميّه است. چرا كه اين امامان ـ برخلاف ديگران ـ در فضل و
1.حكيم، ۱۹۷۹، ص۱۷۰
2.ابنحبان، الثقات، ج ۱، ص ۱۶۲
3.حاكم، ج ۳، ص ۱۱۶ و...
4.نيشابورى، ص ۷۸۰؛ حاكم، ج ۴، ص ۵۴۶؛ عسقلانى، ج ۱۳، ص ۱۸۳؛ سيوطى، الدرّ المنثور، ج ۲، ص ۲۶۷
5.بهعنوان نمونه رك : نصيبى شافعى، ص ۶۳ به بعد
6.به عنوان مثال رك: كلينى، ج ۱، ص ۲۸۶