رويكرد كلامى در تفسير مناهج البيان - صفحه 111

ابراهيم از ابتلاءاتى است كه در مسير او قرار گرفت. خداى متعال، به اين سبب وى را به امامت نائل ساخت و اين مقام را در نسل او قرار داد. و تا زمانى كه قرآن و اهل آن باقى است، امامت هم باقى است.
2 - مقام امامت، قطعاً از نظر زمان و رتبه، متأخّر از دوران ابتلاى او به كلمات و آزمايش‏ها بوده است، لذا با دقت و استنباط روش مى‏گردد كه محلّ و موطن ابتلاى حضرت ابراهيم، ظرف نبوت و امامت او بود، نه قبل از آن، چرا كه حضرت ابراهيم قبل از برخورد با ابتلاءات به نبوت و رسالت رسيده بود.
3 - خداى متعال، جعل امامت را به ذات عليم و حكيم خود منسوب كرده است، چرا كه خود، بهتر مى‏داند كه امامت را كجا قرار دهد. در اين آيه، جعل مترادف با خلق نيست. البته جعل در امور تكوينى به معناى خلق است، چنانكه مى‏فرمايد: «جعل اليل سكنا»۱. امّا در غير اعيان خارجى مانند اين آيه و نظاير آن، «جعل» عبارت از نوعى عنايت است كه به دائره تشريع و تعبّد مولوى متوجّه و مربوط است، به گونه‏اى كه اگر خداوند مبدأ چنين جعلى نباشد، اين مقام به جعلِ جاعل ديگر محقّق نخواهد شد. جعل و تشريع، حقّ مطلق پروردگار عالم و از شؤون خاصّ مالكيت الهى است. و اگر كسى - جدا از اراده و اذن الهى - خود يا كس ديگر را امام مردم قرار دهد، وى در حوزه ربوبيت پروردگار عالم، با خداوند به منازعه پرداخته و به ضرورت عقل، مرتكب حرام شده است. ۲
صاحب مناهج البيان سپس به نقل نظرات محمد عبده در تفسير المنار و ديدگاه فخررازى در مفاتيح الغيب پرداخته و آنها را با ادله كلامى استوار، ردّ مى‏كند.۳
وى، پس از بررسى مفصل در مقام جمع‏بندى و نتيجه‏گيرى مى‏نويسد :
«از بيانات و توضيحات پيشين، به دست مى‏آيد كه ابراهيم عليه السلام پس از تشرّف به شرف نبوّت و رسالت، و پس از ابتلاء به كلمات و اتمام آنها و وفا به آن پيمان‏ها، مورد اكرام خداى تعالى قرار گرفت، به كرامتى بزرگ، كه او را امام براى مردم قرار داد، يعنى كسى كه پيشوا و مقتداى مردم باشد. پس تصرّفات، اوامر، نواهى و سنّت‏هاى حيكمانه كه به اذن خداى سبحان، بنا نهاد، به عنوان شريعت الهى است كه پيروى از آن واجب است. از اين رو، امامتى كه در آيه، از آن سخن مى‏گويد،

1.انعام، ۹۶

2.همان ، ج ۱، ص‏۳۳۸ - ۳۴۰

3.همان، ج ۱، ص‏۳۴۰ - ۳۴۴

صفحه از 114