رويكرد كلامى در تفسير مناهج البيان - صفحه 112

عطاى حق تعالى است كه به خليل خود حقّ امر و نهى و قبض و بسط داده است. پس اطاعت او، از باب وجوب اطاعت هر كسى كه اجازه امر و نهى از خداوند متعال دارد، واجب است.» ۱.۲

3 - 2 . علم قرآن در اختيار پيامبر و اهل بيت عليهم السلام است.

اين نكته - كه نقش اساسى در فهم علوم و معارف قرآن دارد - بارها در مواضع مختلف مناهج البيان آمده است. امّا به طور عمده، در سه موضع، در اين باب گفتگو شده است :
الف) «واعتصموا بحبل الله جميعاً ولا تفرقوا»۳ذيل اين آيه، مفسر اشاره مى‏كند كه بزرگترين مصداق «حبل الله»، قرآن همراه با رسول امين و امامان معصوم عليهم السلام است، كه مردم را به هدايت و ايمان فرا مى‏خوانند و از بدعت‏ها و ضلالت‏ها باز مى‏دارند. قرآن، خود، مردم را به اطاعت پيامبر و جانشينانِ بحقّ او دعوت كرده است. ۴
البته در حديثى از امام سجاد عليه السلام وارد شده كه پس از بيان ضرورت عصمت براى امام فرمود: «اوست معتصم به حبل الله، و حبل الله همان قرآن است. اين دو، تا روز قيامت، از هم جدايى نمى‏پذيرند. امام به قرآن رهنمون مى‏شود و قرآن به امام. و اين است معناى كلام الهى.۵كه :انّ هذا القرآن يهدى للّتى هي اقوم»۶. اين روايت، معتصم به حبل الله را امام معصوم عليه السلام معرّفى مى‏كند. مفاد اين روايت با آيه ياد شده، چگونه باهم قابل جمع است ؟
مفسّر ما توضيح مى‏دهد كه بالاترين درجه اعتصام، در امام معصوم است كه «معصوم بالله» است و يك سر سوزن، از اوامر الهى تخطّى نمى‏كند. امّا آن اعتصام كه ما بدان امر شده‏ايم، اجتماع بر پيروى از هدايت‏هاى قرآن و عترت - تا حدّ امكان - است. ۷
ب ) «ربنا وابعث فيهم رسولاً منهم يتلو عليهم آياتك»۸مفسّر ما مى‏نويسد : «قرآن يك مرتبه دعوت عامّ دارد، براى تمام مردم در تمام مكان‏ها و زمان‏ها، كه دعوت به توحيد

1.همان، ج ۱، ص ۳۴۵

2.مرحوم آية الله ملكى ميانجى، در كتاب ديگر خود «بدايع الكلام فى تفسير آيات الاحكام» ص‏۷۷ - ۱۰۵، توضيحات مفصّل درباره اين آيه بيان كرده است. ادامه سخن در اين مبحث، در همان كتاب، ص‏۱۰۵ - ۱۴۶ تحت عنوان «الكلام فى امامة رسول الله صلى اللَّه عليه و آله» آمده است. رجوع به اين دو مبحث، فرصتى مغتنم براى پژوهندگان است تا جلوه‏هايى بارز از انديشه اين فقيه مفسّر را باز بينند.

3.آل عمران، ۱۰۳

4.حشر، ۷ ؛ نساء، ۵۹

5.اسراء،۹

6.صدوق، معانى الاخبار، ص ۱۳۲

7.مناهج، ج ۴، ص‏۲۵ - ۲۷

8.بقره، ۱۲۹

صفحه از 114