تفسير خود ، به اين شبهات پاسخ گفته است. از جمله ، ذيل آيات بقره ، 210۱ ؛ فجر، 9 ۲ ؛ شمس، 14 ۳ ؛ علق، 2 ۴
براى رعايت اختصار اين گفتار، پژوهندگان را به اصل كتاب ارجاع مىدهيم.
2 - كلام و عقايد شيعى، در تفسير مناهج البيان
به طورى كه گفته شد، در تفسير مناهج البيان، كلام شيعى رنگى قوى دارد. صاحب مناهج البيان، در هر آيهاى كه نكتهاى كلامى داشته، وارد بحث شده و با استناد به آيات، روايات و ادله عقلى بحثهاى كلامى مفصّل يا مختصرى را طرح كرده است. شواهد اين موضوع در تفسير مناهج البيان متعدّد و بسيار است كه در اين قسمت به چند مورد بسنده مىشود:
1 - 2 . تعيين «كلمات» در آيه «فتلقّى آدم من ربه كلمات»
وى در تفسير آيه: «فتلقّى آدم من ربه كلمات فتاب عليه»۵مىنويسد: «آراء و اقوال درباره كلماتى كه آدم فراگرفت، مختلف است. اما بعد از تأمّل در مجموع نظراتى كه در اين خصوص رسيده - به ويژه اخبار مباركى كه در دست است - مىتوان دريافت كه خداى تعالى به دل آدم چنين افكند كه او به رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله و اهل بيت طاهرين او عليهم السلام متوسل شود و آنها را شفيع خود سازد.» وى سپس رواياتى در اين خصوص ذكر مىكند از جمله آنكه ابن عباس در حديثى گويد: «سالت النبى صلى اللَّه عليه و آله عن الكلمات التى تلقّاها آدم من ربه فتاب عليه، قال : سأله بحقّ محمد و على و فاطمة و الحسن و الحسين عليهم السلام الاّ تبت علىّ، فتاب الله عليه.»۶
2 - 2. امامت عامّه در مناهح البيان ؛ بحثى در آيه 124 سوره بقره
اين آيه يكى از بحثانگيزترين آيات در بين مفسّران است، در تفاسير شيعه و سنى معمولاً درباره مصاديق «كلمات» و تعابير «ابتلى» و «امام» به بحث پرداختهاند و نيز در اين مورد كه ابراهيم عليه السلام در چه دورهاى از زندگانى در معرض كلمات واقع شد و چگونه از آنها با موفقيت عبور نمود. برخى معتقدند مراد از «كلمه» لفظ و معنايى است كه در مقام تكلّم به تلفظ درآمده و
1.مناهج ، ج ۲ ، ص ۱۷۰ - ۱۷۱
2.همان، ج ۳۰، ص ۴۵۹
3.همان، ص۵۱۰ - ۵۱۱
4.همان، ص ۵۸۰ - ۵۸۱
5.بقره، ۳۷
6.مناهج البيان، ج ۱، ص ۲۱۲