كشاف، سيره ابن هشام، تفسير فخررازى و مانند آنها آمده، اشاره مىكند.و به نقد و بررسى آنها مىپردازد. مهمترين نكات در نقد و بررسى اين گونه روايات، اين است كه :
1 - اين گونه روايات، مطالب مُرسل تاريخى هستند كه نمىتوان بر آنها اعتماد كرد.
2 - اين گونه روايات، شامل اهانت و استخفاف نسبت به ساحت قدسى نبوّت و رسالت است، تا آنجا كه ترديد در مقامات نبوت و نشناختن جبرئيل و مانند آن را به حضرتش نسبت دادهاند.
3 - پيامبرى كه به تصريح قرآن ۱ مؤيّد به روح القدس است، از چنين خرافاتى مبرّا و منزّه است. و اين گونه اخبار، با قرآن تعارض صريح دارند.
4 - روايات اهل البيت عليهم السلام كه به مقام جدّشان آشنايند و وارث حضرتش هستند - خلاف اين مىگويند.۲
ب ) مفسّر در تفسير آيه «وما ادراك ما يوم الدين»۳وجه صحيح آيه را چنين بيان مىدارد كه پيامبر خدا، آشناترينِ بندگان خدا به روز جزا بوده است. پس اين گونه بيان، براى نشان دادن شدّت سختىِ آن روز است، كه خطاب به رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله، و به وساطت حضرتش، خطاب به هر عاقلى است كه اين كلام را مىشنود. اين وساطت نيز نمايانگر عظمت مقام آن حضرت است. در اينجا نيز مرحوم ملكى پاسخى به كلام فخر رازى مىدهد كه به پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله نسبت داده كه قبل از وحى، از اين حقايق آگاه نبوده است.۴
ج) مفسّر، ذيل آيه ، «ما ودّعك ربك و ما قلى»۵سخنان مفسّران عامّه را مورد نقدو بررسى قرار مىدهد كه بحث انقطاع وحى از رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله براى مدّتى معيّن را مطرح كردهاند.
مرحوم ملكى در اينجا تذكّر مىدهد كه اين آيه، نه تنها بر معناى مورد نظر آنان دلالت ندارد، بلكه تعظيم و اِكرام الهى از پيامبر را نشان مىدهد، كه هيچگاه خداوند، او را به حال خود وانگذارده و براى او، آخرت را بر دنيا برگزيده كه نعمت ابدى و دائمى و بدون زوال است، در برابر دنياى فانىِ بىارزش، كه به كافران و منكران نيز بخشيده است.
به عقيده مفسّر، آيه «و لسوف يعطيك ربك فترضى»۶- كه بر اساس روايات خاصّه و عامّه، اشاره به مقام بزرگ شفاعت دارد - در ادامه همان آيات است، و جلوهاى ديگر از عظمت
1.شورى ، ۵۲
2.مناهج، ج ۲۹ ، ص۱۵۹ -۱۶۴
3.انفطار، ۱۷
4.مناهج، ج ۳۰، ص ۲۳۹
5.ضحى، ۳
6.ضحى، ۵