7 - 2 - تأويل
با توجه به آيه 7 سوره آل عمران نكات زير قابل يادآورى است : 
 مردم، نسبت به قرآن، به دو گروه تقسيم مىشوند: 1 - اهل شك و انحراف و هوا و هوس كه در مسير حق گام برنمىدارند و به تصريح قرآن به جهت فتنهگرى از آيات متشابه پيروى مىكنند 2 - راسخان در علم كه مىدانند برگرداندن كلام الهى از مواضع آن به حكم عقل، كفر به آيات الهى است. 
 بزرگترين مصيبت بر سر اسلام، تأويل و منحرف كردن دلالتهاى قرآن بوده كه منشأ همه نوع گمراهى است. و متأسفانه روز به روز بازار تأويل شديدتر و گرمتر شد، به گونهاى كه هيچ اصل محكمى از قرآن نماند، مگر آنكه به آفت تأويل گرفتار شد. 
 قرآن كريم تأويل واقعى دارد كه مورد نظر خداوند متعال است. براى فهم و دريافت آن بايد از مجارى صحيح آن وارد شد. 
 آيه در مقام اثبات حصر علم تأويل براى خداوند متعال نيست، بلكه ظاهراً در پى نفى استقلال و تفويض از راسخان در علم است. حرف «واو» در جمله «والراسخون فى العلم» چه به معناى عطف باشد و چه استيناف، به هر حال، دانش تأويل از خصايص پيامبر و ائمه اطهار عليهم السلام است. از اين رو، آگاهى به تأويل، تنها با مراجعه به پيامبر و اهل بيت عليهم السلام امكانپذير است.
 به حكم محكمات قرآن و روايات متواتر، بايد به ظاهر و باطن، و تنزيل و تأويل قرآن ايمان آورد. ايمان باطن گرايان اگر همراه با انكار ظاهر قرآن باشد، پذيرفته نيست، همچنانكه ايمان ظاهر گرايان، اگر تأويلهاى پيامبر و اهل بيت عليهم السلام را نپذيرند، مقبول نمىباشد.
 فرق تأويل با تفسير، آن است كه تفسير از لحاظ تفهيم و تفاهم، به مراد و هدف گوينده نزديكتر است و تأويل در مرتبهاى پس از تفسير قرار دارد.
 عرصه تأويل، با توجه به آيات و روايات كل قرآن است. و تمامى قرآن اعم از محكم و متشابه تأويلى دارد كه مراد خداوند سبحان است. و علاوه بر ظاهر، تا هفت بطن براى قرآن وجود دارد. 
 تمامى مخاطبان قرآن - اعمّ از جنّ و انس - از لحاظ ايمان به خدا و رعايت تقوا و پاىبندى به اصول اخلاقى و همه آنچه از خطاب عمومى قرآن فرا گرفتهاند، در پيشگاه قرآن كريم مسئولند، اما در قبال دانستن و فراگيرى تأويل قرآن، مسئوليتى ندارند.