نگاهى به علوم قرآنى‏ بر اساس تفسير مناهج البيان‏ - صفحه 130

2 - 2 . حجيت ظواهر قرآن

مؤلف، حجيت ظواهر قرآن را با توجه به عواملى همچون : تحدّى مبارزه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به وسيله قرآن، ارجاع ائمه هدى‏ عليهم السلام مردم را به قرآن، امر به تدبر و تفكر در قرآن مطرح كرده و نتيجه مى‏گيرد كه مى‏توان - بلكه بايد - به ظواهر قرآن و الفاظ آن تكيه كرد و در استنباط احكام و معارف از ظواهر قرآن بهره گرفت.
در توضيح اين مطلب، مؤلف، مدخل جديدى با عنوان «مراتب استفاده از قرآن» مطرح كرده و در ساحت علوم قرآنى به توضيح دو خطاب پرداخته است : اول : مقام خطاب عمومى قرآن كه مخاطبان آن عامّه مردم هستند و هركسى با مراجعه به قرآن به اندازه توان خود از علوم و معارف آن بهره‏مند مى‏شود. دوم : مقام خطاب خاص كه مختصّ حضرت رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله و ائمه اطهار عليهم السلام است و ديگران در اين مرتبه از علوم قرآن، جز با تمسك به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله واهل بيت عليهم السلام، بهره‏اى ندارند. مقام خطاب عامّ قرآن با گستره و عموميتى كه دارد به دو بخش تقسيم مى‏شود ؛ الف : آنچه كه مشترك بين عالم و جاهل است و براى همگان قابل دريافت مى‏باشد. ب : بخشى ديگر مختص كسانى است كه از ذهنى زلال، حسّى لطيف و شناخت و ادراك صحيح برخوردارند. مقام تذكر و ارشاد پيامبر و ائمه عليهم السلام ناظر به مقام خطاب عامّ است و مقام تعليم و هدايت آن بزرگواران، ناظر به مقام خطاب خاص است.

3 - 2 . انزال و تنزيل

مؤلف در ذيل اين عنوان بيان مى‏كند كه از بارزترين اسماء كتاب خدا «قرآن» به معناى «خواندنى» و «كتاب» به معناى «فراهم شده و گردآمده» است. آنگاه در بحث تنزيل و انزال، تعارض مشهور در مورد نزول تدريجى طى 23 سال بعثت و نزول دفعى در شب قدر ماه رمضان، و سپس توجيهات و نظرات زمخشرى در كشاف و شيخ محمد عبده در تفسير المنار را در حل اين تعارض به اختصار آورده و در كمال ايجاز نقد و بررسى كرده است. مسئله نزول دفعى و نزول تدريجى را از منظَر مرحوم علامه طباطبائى، صاحب تفسير الميزان با تفصيل بيشتر مطرح كرده و به نقد و بررسى نظرات صاحب تفسير الميزان پرداخته است و در اين بررسى همه آياتى را كه مرحوم علامه طباطبائى‏در اين بحث به آنها استنادواستشهاد كرده است، به ترتيب بيان مى‏دارد.
در پايان اين بحث براى رفع تعارض قطعى ميان نزول تدريجى و نزول دفعى، به روايت حفص بن غياث استناد كرده و با تأكيد بر اينكه اين روايت، خبر واحد است اما مفاد آن منع عقلى ندارد، نتيجه مى‏گيرد كه: «تعارض در نزول، احتمالى خواهد بود نه تعارض قطعى.» به طور خلاصه، در باب جمع بين نزول دفعى و تدريجى مى‏گويد: مجموع قرآن در ماه رمضان به بيت معمور و آنگاه در طول 23 سال به صورت تدريجى به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نازل شده است. ظاهراً منظور از نزول قرآن به بيت معمور، نزول قرآن به اُمناى وحى و خازنان و حافظان علوم است، چنانكه حضرت امام سجاد عليه السلام در دعاى خود براى حاملان عرش و فرشتگان مقرّب در صحيفه مباركه سجاديّه فرمايند : «وَ الطّائفينَ بِالْبَيْتِ الْمَعْمُورِ».۱

1.صحيفه سجاديه، دعاى سوم‏

صفحه از 144