نگاهى به كتاب «نقض» عبد الجليل رازى - صفحه 16

معاصر او شيخ منتجب الدين رازى آمده - ، در سال 556 ق آگاه مى‏شود كه يكى از معاصران وى - كه او هم در رى مى‏زيسته و از سنّيان متعصّب بوده - ، كتابى در ردّ مذهب شيعه نگاشته و آن را بعض فضائح الروافض ناميده (و البتّه نامى از خود نبرده و هنوز هم روشن نيست كه نويسنده‏اش كيست) و چند نسخه از آن تكثير، و به اين طرف و آن طرف فرستاده و به گفته عبد الجليل قزوينى: «از معنى اين آيت دور افتاده كه در نصّ قرآن مجيد مذكور است كه (فَوَ رَبِّكَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أجْمَعينَ * عَمّا كانُوا يَعْمَلُونَ)؛۱زيرا هر با انصافى، نوشته او را مطالعه كند، مى‏فهمد كه او از سر بُغض و عداوت امير مؤمنان على عليه السلام دست به اين كار زده است.
پيش از اين كه نسخه‏اى از اين كتاب به دست عبد الجليل قزوينى برسد، چند نفر از دانشمندان شيعه، آن را ديده و مطالعه كرده بودند و به نقيب النّقباى رى، سيّد السادات، سلطان العزّة الطاهره ابوالفضل محمّد بن على المرتضى گفته بودند كه عبد الجليل قزوينى بايد در جواب اين كتاب، كتابى بنگارد به وجهى كه كسى انكار آن نتواند كرد. از اين رو، نسخه‏اى از آن كتاب براى عبد الجليل فرستاده شد و ايشان به دستور و درخواست نقيب النقباى رى، كتاب بعض مثالب النواصب فى نقض بعض فضائح الروافض را تأليف و از اين راه، اثرى بسيار ارزنده و پُر محتوا از خود به يادگار گذارد و نام خود را براى هميشه در زمره پاسداران از مكتب تشيّع، ثبت نمود.

2. ترك پاسخگويى عجولانه‏

قزوينى در آغاز كتاب مى‏گويد:
نسخه‏اى از كتاب بعض فضائح الروافض را پيش از اين كه براى من فرستاده شود، براى امير سيّد رئيس كبير جمال الدين على بن شمس الدين الحسينى - كه رئيس شيعه است - بردند و او تمام آن را مطالعه كرد و سپس نسخه را براى برادر بزرگ من اوحد الدين حسين - كه مفتى و پير طائفه شيعه است -

1.سوره حجر، آيه ۹۲ - ۹۳.

صفحه از 28