نگاهى به كتاب «نقض» عبد الجليل رازى - صفحه 17

فرستاد. او هم كتاب را به تمامه مطالعه نمود؛ امّا اين دو بزرگوار، اين مطلب را از من پوشيده داشتند از ترس آن كه مبادا من در جواب آن عجله كنم ... .۱
بايد به اين قبيل از بزرگان و دانشمندان شيعه افتخار كنيم كه حتّى در مقام پاسخ به مخالفان و متعصّبان نيز به اتقان بحث‏ها و اظهارنظرها فكر مى‏كردند و از اين كه حتّى در اين مقام، كارهاى سطحى و عجولانه انجام شود، گريزان بودند.

3. مقابله به مثل با معاندان و متعصّبان‏

نوشته اين سنّى متعصّب را - كه از قبيله تكفيريان بوده - بهتر است «فحش‏نامه» بخوانيم نه يك مباحثه و مناظره علمى و متين؛ زيرا هم در نام كتاب و هم در سخن پايانى خود و هم در طول مباحث كتاب، نه اين كه فقط ادب بحث و مناظره را رعايت نكرده، بلكه گهگاه گفته‏هاى خود را با ناسزاگويى و فحّاشى و تحقير شيعه و مكتب اهل بيت عليهم السلام (البته به عنوان روافض) آلوده كرده و گويا به نظر وى، برهان و دليل، همان فحش و ناسزا گفتن است.
در آغاز كتاب مى‏گويد:
اين مجموعه‏اى است در شرح بعضى از فضايح و قبايح رافضيان.۲
و در پايان كتاب هم مى‏نويسد:
اين است برخى از فضايح و قبايح روافض - اعاذنا اللَّه و ايّاكم من شرّهم و وقانا و اياكم من كيدهم - .۳
و در اواسط كتاب مى‏نويسد:
بدان اى برادر كه مذهب روافض، به خانه‏اى ماند كه آن خانه، چهار حد دارد:
حدّ اوّل با جهودى دارد؛ زيرا كه به زبونى به جهودان مانند ...۴
حدّ دوم اين خانه با گبرى است؛ زيرا همچنان كه گبران به يزدان و اهرمن

1.نقض، ص ۲ - ۳. عبارات نقض در كلّ مقاله، با اندكى دخل و تصرّف ويرايشى از سوى نويسنده، به‏كار رفته‏اند.

2.همان، ص ۸.

3.همان، ص ۶۴۵ - ۶۴۶.

4.همان، ص ۳۹۷.

صفحه از 28