نگاهى به كتاب «نقض» عبد الجليل رازى - صفحه 18

گويند و اعتقاد كرده‏اند كه هر چه نيكى و خرّمى و راحت است از فضل يزدان است و هر چه زشتى و بدى و مضرّت است از فعل اهرمن است. رافضى هم گويد كه ...۱
و حدّ سوم اين خانه با ملحدى دارد (مقصود از ملحد در اينجا طائفه اسماعيليه است).۲
و حدّ چهارم اين خانه، اعتقاد و سيرت با دهريان دارد ... .۳
البته صاحب كتاب نقض هم در پاسخ بدگويى‏ها، مقابله به مثل مى‏كند و مثلاً گاهى پيش از نقل گفتار او جمله «خاك بر دهانش باد» را به كار برده و در پاسخ مطلبى كه در بالا نقل شد، نوشته است:
بدان اى برادر كه مذهب اين نو سنّى (اشاره به گفتار اوست كه من پيش‏تر شيعه بوده و سپس سنّى شده‏ام) به سرايى‏مانند است كه اساسش از جبر، و بنيادش از تشبيه، و ديوارش از قَدَر، و سقف‏هايش از بغض آل مصطفى، و درش در كوى جفا و تعصّب و هواست ... .۴

4. شفّاف‏سازى عقايد جبريان‏

چون مؤلّف بعض فضائح الروافض، سنّى اشعرى و جبرى بوده است، صاحب كتاب نقض در سراسر كتاب، هر جا مناسب ديده، لوازم فاسده جبرى بودن را يادآور شده و به تعبيرى، فضاحت و رسوايى اين عقيده را به گونه‏هاى مختلف، بيان كرده است.
مثلاً مى‏گويد:
اين كه گفته است: «ابتدا كردم به نام خدا» آيا از اين خدا مقصودش خدايى است كه اهل توحيد و عدل اثبات مى‏كنند اگر اين باشد مرحباً بالوفاق، و امّا اگر به خاطر جبرى بودن از اين لفظ آن خدا را مى‏خواهد كه همه فضايح و قبايح از فعل او باشد، چنين خدايى نزد عُقلا مستحقّ حمد و ثنا نيست. ۵

1.همان، ص ۴۰۶.

2.همان، ص ۴۱۱.

3.همان، ص ۴۱۲.

4.همان، ص ۴۴۶.

5.ر.ك: همان، ص ۹ - ۱۰.

صفحه از 28