صاحب بعض فضائح الروافض مىگويد: «روافض گويند كه عمر در شكم فاطمه زد و كودكى را در شكم او كشت كه رسول او را محسن نام نهاده بود».
صاحب نقض در پاسخ مىگويد:
اين خبرى است درست و برين وجه نقل كردهاند و در كتب شيعى و سنّى مذكور و مسطور است؛ امّا خبر مصطفى است كه إنّما الأعمال بالنيّات. اگر غرض عمر آن باشد كه على را به در برد تا بيعت كند بر خلافت بو بكر، نه آن بوده باشد كه جنين سقط شود و يمكن كه خود نداند كه فاطمه در پس در ايستاده است، اگر چنين باشد آن را قتل خطا گويند، و اگر عمداً كرده باشد هم نه معصوم است، حاكم خداست در آن نه ما، و در اين فصل، بيش از اين نتوان گفت. و اللَّه اعلم بأعمال عباده و بضمائرهم و بسرائرهم. ۱
9. شهرهاى شيعهنشين و سنّىنشين
از فوايد اين كتاب و گفتگوى ميان آن سنّى و اين دانشمند عزيز شيعه، آن است كه تا حدّى مناطق شيعهنشين و سنّىنشين ايران در آن سالها روشن مىشود؛ زيرا از بىادبىهاى صاحب فضائح، اين است كه شهرهاى شيعهنشين را نام مىبرد و استهزا و مسخره و تحقير مىكند و صاحب نقض هم مقابله به مثل كرده و گاهىنام مناطق سنّىنشين را به همان صورت بيان مىكند.
حدود شصت شهر از ايران در اين كتاب ياد شده كه از راهى كه گفته شد و نيز قرائن ديگر مىتوان شيعى يا سنّى بودن هر كدام را تشخيص داد.
10. برخى نكات تاريخى، جغرافيايى و...
نيز از فوائد اين كتاب، يادكرد برخى از مشاهد مشرّفه و مزار امامزادههاست كه از نظر تاريخى، بسيار مغتنم است و نيز اشاره به شناخت برخى از علماى بزرگ شيعه و تأليفات آنها و نيز كتابخانه و مدارس آنها و... .