مسجد جامع به ورامين، و در همه بلاد شام و ديار مازندران ... .۱
در باره شيخ مفيد مىنويسد:
مفتىاى است محترم، در آن هنگام كه ابو بكر باقلانى را لقب نبود، او را شيخ مفيد خواندندى. او را شاگردان بسيار بودهاند و مناظرات رفيع كرده است و تصنيفات دارد اگر چه بعضى از اقوال او خلافى هست كه به اوّل كار گفته است.
او مقدمى است در اين طائفه و معاصر بو بكر باقلانى بوده است، بارها او را در مناظره مبهوت كرده. روزى او در سخن باقلانى دخالت كرد، باقلانى براى خجالت او گفت: «و لك فى كلِّ قِدر مغرفة». مفيد جواب داد: «تمثّلت بأداة ابيك» و او را خجل كرد.
كتاب الارشاد فى معرفة حجج اللَّه على العباد تصنيف اوست و در ديار عالم هيچ فقيه و متكلّم و عالم نباشد كه نسخه آن كتاب ندارد.۲
صاحب بعض فضائح الروافض مىگويد: «محمّد نعمان حارثى (شيخ مفيد) كتاب المفصح فى الإمامة دارد كه در آن چند طعن بر اجلّاى صحابه زده است و چند لقب بد بر عمر شمرده است».۳
صاحب نقض در جواب فرموده:
نه هر چه در كتاب مسطور باشد دلالت مذهب و عقيده كند.۴
در باره عبد الجبّار نيشابورى رازى ملقب به مفيد كه از فقهاى سده پنجم و ششم و ساكن رى بوده مىنويسد:
مدرسه خواجه عبد الجبّار مفيد كه چهارصد مرد فقيه و متكلّم در آن مدرسه درس شريعت آموختند ... و اين ساعت معروف و مشهور است به درس علوم و نماز به جماعت و ختم قرآن و نزول اهل صلاح و فقها ... . ۵
و آن جا كه صاحب نقض گويد: «لعنت بر دشمنان سه مرتضى و دو بوجعفر و دو
1.همان، ص ۳۹۵.
2.ر.ك: همان، ص ۲۱۰ و ۲۹۶.
3.همان، ص ۲۳۵.
4.همان، ص ۲۴۳.
5.همان، ص ۳۵.