از جرى و تطبيق، انطباق مفاهيم عام و مطلق قرآن بر مصاديق جديدى است كه در عهد نزول سابقه نداشتهاند و راز جاودانگى آموزههاى قرآن در همين جا نهفته است. ۱ روشن است كه چنين انطباقى، نيازمند اشراف كامل بر سويه ظاهرى و باطنى قرآن و شناخت دقيق شرايط و ويژگىهاى مصداق خارجى است و از عهده هر كسى بر نمىآيد. جرى و تطبيق، ريشه در روايات اهل بيت عليهم السلام دارد و برخى از مفسّران اماميه (همانند علّامه طباطبايى در تفسير الميزان) به آن توجّه ويژهاى داشته و در تفسير و توضيح روايات تفسيرى، از آن بهره بردهاند.۲
عبد الجليل رازى، از تفاوت قلمروهاى چهارگانه فهم قرآن و تمييز دادن مرزهاى معانى و مصاديق آنها از همديگر آگاهى داشته و از در آميختن مفاهيم آنها با يكديگر، خوددارى كرده است. در باب تفاوت تنزيل با تأويل، سخن وى چنين است:
و در قرآن آياتى هست كه منزل است در امامت و عصمت و منقبت و فضيلتِ على و آلِ وى و گوييم: انكار بعضى انكار همه باشد در تنزيل دون تأويل؛ چنان كه مذهب همه مسلمانان است حنفى و شفعوى و زيدى و معتزلى، مذهب و اعتقاد شيعه اصوليان اين است در اين مسئله.۳
در باره رويكرد تفسيرى تأويلى نقض در ادامه همين پژوهه، بيشتر سخن خواهيم گفت. در تطبيق معانى آيات بر مصاديق خارجى، نمونههاى مختلفى در نقض به چشم مىخورد. براى مثال، اتّهام رشوه گرفتن برخى از علماى سنّى از كدخدايان رافضى را منطبق دانسته است با «احبار يهود و رهابنه نصارا در رشوت ستدن و حق باز پوشيدن آن جا كه گفت: (وَ تَرى كَثيرًا مِنْهُمْ يُسارِعُونَ فى اْلإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ أكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ)۴ ».۵
تطبيق ادّعاى واضع بودن مذهب شيعه به دست ابن مقفّع با آيه پنجم سوره كهف، ۶
1.«تجلى جاودانگى قرآن در قاعده جرى و تطبيق»، انديشه دينى، ش ۲۵، ص ۵۱ - ۶۶.
2.ر.ك: «جرى و تطبيق در الميزان»، ص۷۸ - ۹۶.
3.نقض، ص ۱۷۸.
4.سوره مائده، آيه ۶۲.
5.نقض، ص۱۱۳.
6.(ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَ لا ِلآبائِهِمْ كَبُرَتْ كَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أفْواهِهِمْ إنْ يَقُولُونَ إلاّ كَذِباً) (ر.ك: همان، ص۱۵۷).