نگاه تأويلى به آيات قرآن در «نقض» - صفحه 108

او را مالى و حالى باشد، و بئسَ المالُ ماله، و بئسَ الحالُ حاله؛ (يَوْمَ يُحْمى‏ عَلَيْها فى نارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوى‏ بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هذا ما كَنَزْتُمْ ِلأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ).۱
همچنين آن جا كه خصم در باره داستان جنگ على عليه السلام با جنّيان سخن مى‏گويد و آن را به سخره مى‏گيرد، مؤلّف نقض، آيات مربوط به تسلّط حضرت سليمان و وزيرش آصف را به مطابقت ذكر مى‏كند و مى‏نويسد:
... و اگر سليمان و وزيرش آصف روا باشد كه بر ايشان حاكم باشند، مصطفى بهتر است از سليمان، و مرتضى بهتر است از آصف ... پس اگر روا باشد كه سليمان ايشان را محبوس كند، روا بايد داشتن كه على با ايشان جهاد كند... .۲
باز از موارد عديده، پس از بيان ماجراى امام رضا عليه السلام و مأمون عبّاسى - كه از تطبيقات با آيات قرآنى خالى نيست - ، در پايان چنين مى‏آورد:
و چون رضا - عليه السلام - روا ندارد مأمون را كشتن و غدر كردن، و مأمون به تقليدِ بى‏حجّتِ فضلِ سهل روا دارد كه چنان سيّدى را بى‏جُرْم و بى‏گناه زهر دهد و بكشد، در حقِ‏ّ او درست باشد اين آيت: (وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّدًا فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِدًا فيها) و... .۳
و ديگر از تطبيق‏هاى قرآنى در نقض، آن جاست كه مؤلّف در توضيح دلايل نرم‏خويى و مجاملتِ امام صادق عليه السلام در برابر ابو جعفر منصور دوانيقى، اين نوع مصلحت‏نگرىِ امام صادق عليه السلام را با تطبيق بر آيات مربوط به مواجهه حضرت موسى با فرعون، قياس مى‏كند و مى‏نويسد:
... امّا آنچه ابوجعفر المنصور صادق را - عليه السلام - تهديد كرد و صادق به مصلحتِ وقت جوابى نرم داد، تا آتشِ غضبِ او بنشيند، پندارم دلالت نباشد بر حقّىِ بوجعفر و نه بر باطلىِ جعفرِ صادق؛ قياس بر قصّه موسى -

1.همان، ص ۶۲۹.

2.همان، ص ۷۲.

3.همان، ص ۳۸۸.

صفحه از 124