هدف، اثبات ادّعاى خود و ردّ ادّعاى طرف مقابل و تبيين مطلب براى نفر سوم است و در اين راستا، اطلاعات و تحليلهاى جدلى و برهانى، كاربرد بسيار دارند.۱ در كتاب نقض، اين مبنا در بُعد حديثى به خوبى مورد توجّه قرار گرفته و اين، ضرورت پرداختن به موضوع مقاله را روشن مىكند. ضرورت ديگر، آشنايى با فضاى حديثى روزگار عبد الجليل و ساختار تفكّر حديثى اوست كه مىتواند نشانگر بخشى از ديدگاههاى رايج حديثى در آن زمانه باشد.
پرسشهاى اصلى اين پژوهش آن است كه آيا عبد الجليل قزوينى را مىتوان به عنوان محدّثى روشمند در علوم و معارف حديث مطرح كرد؟ شاخصههاى روش وى در علوم حديث چيست؟ در پاسخ به اين پرسشها به بررسى محورهاى علوم حديث در كتاب نقض مىپردازيم و مبانى و تفكّر حديثى و روش نقد الحديثى و فقه الحديثى مؤلّف را تحليل مىكنيم. طبق اعلام دبيرخانه كنگره، بررسى تاريخ حديث و حوزههاى حديثى در اين كتاب، در مقاله جداگانهاى انجام مىشود. لذا در نوشتار حاضر به آن نمىپردازيم. همچنين نسبت به شناسايى قزوينى رازى و كتاب او مقالهاى ديگر و نيز كتابى در حال تدوين اند. لذا به اين موضوع، اشاره كوتاهى مىكنيم. بررسى سخنان عبد الجليل نسبت به رجال، محدّثان و كتب حديثى هم نياز به مقالهاى مستقل دارد؛ چون اسامىاى كه وى در كتابش آورده، فراواناند و تحليل وضعيت آنها نيازمند كارى مستقل است.
هدف اين مقاله، ارائه انديشههاى حديثى قزوينى رازى با ذكر نمونههاى آن در كتاب نقض است. بررسى اين موضوع، ميزان قوّت متكلّمان متقدّم شيعه در مباحث حديثى را نشان مىدهد. همچنين مىتوان در تحليل تاريخ، حوزهها و مكاتب حديثىِ دوران رازى از آن استفاده كرد. ارائه اطلاعات نو يا كمتر پرداخته شده، از ديگر ويژگىهاى اين نوشتار است كه به مطالب مطرح شده در كتاب نقض، تكيه دارد.
1.ر. ك: المنطق، ص۳۶۰ و ۳۸۲.