بازشناسى مبانى و عملكرد حديثىِ عبد الجليل رازى در كتاب «نقض» - صفحه 132

كرده‏اند. آقا بزرگ تهرانى فقط قطعه‏اى از اوايل نسخه خطى را ديده‏۱ و به مابقى كتاب، دسترسى نداشته‏۲ تا اين‏كه چاپ اوّل آن را ديده است.۳
على اصغر حكمت (م‏1359ش) رييس وقت دانشگاه تهران در آذر ماه سال 1317 ش، خبر ديدن اتّفاقىِ نسخه‏اى از نقض را در شيراز و در كتاب‏خانه محمّدحسين شعاع (م‏1324ش) به مرحوم محمّد قزوينى(م‏1328ش) داد.۴
اين كتاب اوّلين بار در سال 1331 ش، با تحقيق مرحوم محدّث اُرموى بر اساس پنج نسخه در 740 صفحه چاپ شد و مقدّمه نقض، تعليقات و كليد (فهارس) آن نيز در سال 1335 ش، در 200 صفحه توسط محقّق به چاپ رسيد. دومين بار با تفصيلات بيشترِ مرحوم محدّث و معرّفى نسخه‏هاى كتاب توسط فرزند ايشان و با تنظيم مطالب پدر و افزودن فهارس و شرح حال پدر در سه جلد و 2470 صفحه در سال 1358 ش، توسط انجمن آثار ملّى چاپ شد. اين چاپ بر اساس هشت نسخه است و صحيح‏ترين (نسخه كتاب‏خانه مجلس شوراى اسلامى) و قديمى‏ترين آن (متعلّق به قرن نهم يا دهم هجرى)،۵ محور تصحيح بوده و در كتاب، رمز «ع» نشانگر آن است. چاپ كتاب در 29 اسفند 1357 ش، پايان يافت.

2. قواعد الحديث در كتاب «نقض»

از اوّلين علوم مدوّن حديثى، قواعد الحديث است. در اين علم، مجموعه‏اى از قواعد مربوط به صدور، تحمّل، نشر، سند، متن، منبع و ... آمده بود.۶ قواعد الحديث، با نام علم الحديث و دراية الحديث هم شناخته مى‏شود. با گسترش اطّلاعات علم الحديثى و نياز به دسته‏بندى كاربردى‏تر علوم حديث، دانش‏هايى از قواعد الحديث منشعب

1.الذريعة، ج‏۳، ص‏۱۳۰.

2.ر. ك: همان، ج‏۴، ص‏۲۷۹.

3.همان، ج‏۲۲، ص‏۲۱۵.

4.فهرست منتجب الدين، ص‏۲۸۷ (تعليقات محقّق).

5.نقض، ص سى و هشت (مقدّمه محقّق). سيّد عبد العزيز طباطبايى در مقاله «موقف الشيعة من هجمات الخصوم»، (چاپ شده در مجلّه تراثنا، ش ۶، ص‏۳۷، س‏۱۴۰۷)، اين نسخه را متعلّق به قرن هشتم هجرى دانسته است.

6.ر. ك: نهاية الدراية، ص‏۷۹.

صفحه از 174