وى را مىآوريم:
نويسنده فضائح، عزادارى محرّم را مذمّت و اين قول را به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله مستند كرده كه: «لا عزاء فوق ثلاث».۱ مؤلّف نقض در پاسخ، عزادارى بر سيّد الشهدا عليه السلام را از باب تبعيت از سخن پيامبر صلى اللَّه عليه و آله مىداند۲ كه فرمود: «من بكى على الحسين أو ابكى وجبت له الجنّة».۳ وى از اين روايت، استحباب عزادارى محرّم را استفاده مىكند.
عبد الجليل رازى، مستند جمع بين نماز ظهر و عصر روز جمعه را سيره پيامبر صلى اللَّه عليه و آله در جمع بين نماز ظهر و عصر در روز عرفه۴ مىداند به ضميمه اينكه نافله جمعه، بيست ركعت است و پيش از نماز ظهر خوانده مىشود۵ و حكمى براى نافله بين دو نماز نيست تا بخواهد فاصل شود.۶ او جواز جمع بين نماز مغرب و عشا را مستند به فعل پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله در جمع بين نماز مغرب و عشا در مزدلفه۷مىداند و علّت اين جمع را ضرورت مىشمرد كه هر جا وجود داشت، امكان جمع هست.۸
قزوينى در حرمت زكات بر بنى هاشم، به اين خبر استدلال كرده۹ كه:
روزى خرما آورده بودند تا رسول بر فقرا خرج كند. حسن على كوچك بود، يكى برداشت و در دهان نهاد. سيّد گفت: نه! دست در كرد و از دهانش به در كشيد و گفت: لا تحلّ الصدقة لى و لا لأهل بيتى.۱۰
مؤلّف از رواياتى كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله از ديگر انبيا عليهم السلام نقل كرده و يا در فعل، با آنان مشترك بوده نيز استفاده مىكند. مثلاً در پاسخ به اين ادّعا كه شيعه، فاقد كتاب فقهى
1.اين متن را نيافتيم؛ امّا متون مشابه يا مخالفى وجود دارد كه با كليدواژه «البكاء على الميّت» قابل بازيابى است.
2.نقض، ص۵۹۱.
3.ر. ك: كامل الزيارات، ص۱۶۸؛ عيون أخبار الرضا، ج۱، ص۲۹۴، ح۴۸.
4.السنن الكبرى، بيهقى، ج ۵، ص ۱۱۴.
5.تهذيب الأحكام، ج۳، ص۱۱(ذيل ح۳۷)؛ الاستبصار، ج۱، ص۴۱۱(ذيل ح۱۵۶۹).
6.فقه الرضا، ص۱۲۸.
7.الكافى، ج۴، ص۴۶۸، ح۱؛ كتاب الام، ج۲، ص۲۳۳.
8.نقض، ص۵۵۶.
9.نقض، ص۶۲۰.
10.دعائم الإسلام، ج۱، ص۲۵۸.