بازشناسى مبانى و عملكرد حديثىِ عبد الجليل رازى در كتاب «نقض» - صفحه 138

است، برخى از كتب فقهىِ معروف شيعه را برمى‏شمرد و اندكى توصيف مى‏كند و سپس اين حديث را كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله از پيامبران پيشين عليهم السلام نقل كرده به عنوان كنايه ذكر مى‏كند۱: «إذا لم تستحى فاصنع ما شئت». ۲ او همچنين در استحباب دفن دو چوب تَر با مرده آن را سنّت همه انبيا عليهم السلام و خاتم الانبيا صلى اللَّه عليه و آله‏۳ دانسته است.۴
عملكرد حديثى عبد الجليل، نشان مى‏دهد كه در اصل حجّيت حديث، تفاوتى بين قول و فعل قائل نبوده و در احكام خمسه تكليفيه، حديث را داراى نقش مى‏داند.

ب. مبانى به كارگيرى حديث در كتاب «نقض»

به كارگيرى جملات منسوب به معصومان عليهم السلام قواعدى دارد كه در علم درايه به آن پرداخته مى‏شود. در هر جايى از هر متنى نمى‏توان بهره گرفت؛ بلكه رعايت تناسب مخاطب و موضع بحث، ضرورت دارد. برخى از جملات، به درجه حجّيت رسيده و قابل استدلال و استناد هستند؛ برخى ديگر براى استشهاد كارايى دارند و بعضى ديگر را فقط براى تأييد و تقويت مى‏توان استفاده كرد. محدّثان در به‏كارگيرى روايات، به اين شرايط توجّه داشته‏اند. عبد الجليل نيز قواعدى را لحاظ كرده كه شناسايى آن، برخى از مبانى وى در علوم حديث را روشن مى‏كند. در اين قسمت، شش قاعده كاربردى و سپس حديث با ساير علوم از ديدگاه عبد الجليل قزوينى تبيين مى‏گردد.

يك. تفكيك بين امكان صدور حديث و التزام به صدور آن‏

وقتى يك راوى يا كتاب، متنى را به معصوم نسبت مى‏دهد، با همين انتساب، احتمال صدور متن از معصوم هرچند به صورت وهمى، ايجاد مى‏شود. براى نفى اين احتمال، به طى كردن راه‏هاى احترازى نياز است و براى اثبات آن، به پيمودن راه‏هاى احرازى. اگر نتوان آن متن را تكذيب يا تأييد كرد، در دايره‏اى از امكان باقى مى‏مانَد و الزامات صدور حديث - كه شامل اعتقاد و عمل باشد - ، بر آن بار نمى‏گردد. با توجّه به

1.نقض، ص‏۳۹.

2.الأمالى، شيخ صدوق، ص‏۶۰۰، ح‏۸۳۰.

3.ر. ك: الانتصار، ص‏۱۳۱.

4.نقض، ص‏۶۱۷.

صفحه از 174