بازشناسى مبانى و عملكرد حديثىِ عبد الجليل رازى در كتاب «نقض» - صفحه 143

اخبار به متواتر و واحد، از مشهورترين و اوّلين تقسيم‏بندى‏هاست. نصير الدين واعظ نيز اخبار را به دو گروه متواتر و واحد تقسيم مى‏كند. او اخبار متواتر را موجب علم و عمل دانسته و خبر واحد را فاقد اين ويژگى مى‏شمرد.۱ وى پذيرش خبر واحد را منوط به وجود دليل و حجّت ديگرى كرده ۲ و خبر واحد را فاقد قدرت معارضه با خبر متواتر مى‏شمرد.۳
او روايت: «إنّ اللَّه ليؤيّد هذا الدين برجل لا خلاق له فى الآخرة»۴را كه نويسنده فضائح از شيعه نقل كرده، خبر واحد و غير معروف و بر همين اساس، غير قابل قبول دانسته؛ امّا به بيان وجه امكانى اين متن مى‏پردازد كه اگر اين سخن، از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله صادر شده باشد، مصداقش كيست؟!۵
عبد الجليل، در بخش‏هاى مختلف كتاب، از اصطلاح اخباريون و اصوليون‏۶ يا اخباريون و محقّقين‏۷ استفاده مى‏كند. مراد وى از اخباريون شيعه، كسانى هستند كه هر خبرى را بدون بررسى مى‏پذيرند، مخصوصاً اخبار آحاد را و منظور از اصوليون يا محقّقين، كسانى هستند كه در پذيرش اخبار، بررسى و احرازِ صحّت را شرط مى‏دانند۸ و بيشتر، بر اخبار متواتر (اعم از متواتر لفظى و معنوى) تكيه مى‏كنند۹ . شايد عبد الجليل، اوّلين كسى باشد كه اصطلاح اخباريون و اصوليون را در اين معنا استفاده كرده است.۱۰

پنج. استناد اخبار و شرايط راوى‏

مستند بودن خبر به معصومان عليهم السلام از معيارهاى پذيرش اخبار است. آنچه حجّت است، سخن معصوم است كه توسط روات به ما رسيده؛ بنا بر اين، مستند بودن روايت

1.ر. ك: همان، ص‏۳۹.

2.همان، ص‏۲۶ و۲۴۵.

3.ر. ك: همان، ص‏۴۰۶.

4.اين متن را نيافتيم.

5.نقض، ص‏۲۴۵.

6.ر. ك: همان، ص‏۳ و ۵۲۹.

7.ر. ك: همان، ص‏۲۶.

8.ر. ك: همان، ص‏۳۰.

9.ر. ك: همان، ص‏۵۰، ۲۷۶ و ۴۰۶.

10.ما استعمال اين دو اصطلاح را پيش از عبد الجليل نيافتيم.

صفحه از 174