بازشناسى مبانى و عملكرد حديثىِ عبد الجليل رازى در كتاب «نقض» - صفحه 148

دانش نويسندگان كتب حديثى است. روش مؤلّفان در نقد و فهم حديث، اشتراكات و افتراقاتى با هم دارند كه شناسايى آنها به شناخت مبانى مؤلّف و بهره‏گيرى از تجربيات وى كمك مى‏كند. همچنين در شناخت حوزه‏ها و تفكّر حديثى حاكم بر هر حوزه به كار مى‏آيد. در اين بخش، رفتار عبد الجليل قزوينى رازى در نقد و عرضه حديث را به همراه عملكرد او در فهم حديث بررسى مى‏كنيم.

الف. نقد و فهم حديث با توجّه به تاريخ‏

يكى از ابزارهاى نقد و فهم حديث، تاريخ قطعى است. برخى از گزارش‏هاى موجود در احاديث را با عرضه به دانش تاريخ مى‏توان ارزيابى كرد. گاهى فهم برخى از واژگان و اصطلاحات و توجيه چرايىِ ورود برخى از مفاهيم يا تعبيرات در احاديث، متوقّف بر دانستن فضاى صدور روايت و اتّفاقات تاريخى آن دوران است. عبد الجليل از اين روش در بررسى اخبار بهره گرفته است. او گزارش‏هاى مربوط به معصومان عليهم السلام را به تاريخ عرضه مى‏كند و با اين ابزار، به نقد برخى جريانات مى‏پردازد.۱
وى تاريخ اهل سنّت را به عنوان ابزار جدلى مورد استفاده قرار داده و از تاريخ شيعه نيز بهره مى‏گيرد. او براى دريافت تاريخ، فقط به كتب تاريخى مراجعه نمى‏كند؛ بلكه مجموعه تاريخ را از هر كتاب معتبرى، مورد توجّه قرار مى‏دهد. اكنون نمونه‏هايى از رفتار وى را مرور مى‏كنيم.
رازى، ادّعاى نويسنده فضائح را كه زبير و خالد بن وليد را در شجاعت، مانند امام على عليه السلام شمرده،۲ رد مى‏كند و نبودن مدركى تاريخى بر اين ادّعا را نشانه دروغ بودن آن مى‏شمرد.۳ آن گاه به اين جمله جبرئيل عليه السلام استشهاد مى‏كند كه: «لا فتى إلّا على لا سيف إلّا ذو الفقار».۴
قزوينى، اين ادّعا را كه شيعه، معتقد به توطئه ابو بكر، عمر و عثمان در ليلة العقبه

1.ر. ك: نقض، ص‏۲۶۷.

2.همان، ص‏۵۴.

3.همان، ص‏۵۵.

4.المعيار و الموازنه، ص‏۱۴۸.

صفحه از 174