قزوينى از روش «مقايسه عرفى»۱ براى ردّ برخى ديدگاهها و انتسابات، استفاده كرده است. او سخن صاحب فضائح را نقل مىكند كه گفت: «اينها[يعنى شيعه] را غرابى خوانند». سپس در پاسخ اظهار مىدارد كه شيعيان، حيفشان مىآيد كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و امام على عليه السلام را به جبرئيل عليه السلام و ميكائيل عليه السلام تشبيه كنند، چه رسد به اينكه بخواهند ايشان را به دو كلاغ تشبيه نمايند هر چند از باب اوج شباهت باشد! ۲ او در اين جا تشبيهى را كه صاحب فضائح به شيعه نسبت داده، با تشبيهى كه امكان وجود آن در شيعه بيشتر است، مقايسه كرده و بر اساس ردّ دومى، به نفى اوّلى اقدام مىكند.
عبد الجليل رازى، گزارشى را كه امام على عليه السلام گفته باشد: «در اوّل من سنگ بر شكم بسته بودمى از گرسنگى و اكنون در عهد عمر، دوازده هزار دينار عطاياى من است»،۳ رد كرده و آن را دروغى دانسته كه در جايى نيامده است. سپس اين گزارش را با قضيه فدك مقايسه مىكند كه چه طور عمر، فدك را - كه ملك فاطمه عليها السلام بود - از وى غصب كرد. آن گاه اين قدر بخشنده شده كه دوازده هزار دينار به امير مؤمنان عليه السلام بدهد؟ او ادامه مىدهد كه اگر امام على عليه السلام ثروتى داشت به خاطر تلاشش در يَنبُع بود، نه عطاياى خلفا.۴ وى در اين جا با مقايسه عرفى ميان قضيه مورد ادّعاى فضائح با جريان ثابتشده غصب فدك، به ردّ ادّعاى او مبنى بر كمك خلفا به اهل بيت عليهم السلام مىپردازد.
د. نقد و فهم حديث با توجّه به ظهور
يكى از ابزارهاى مهم در فهم و نقد حديث، ظهوريابى است. سيره عقلا بر اين است كه در كشف ظهورِ كلمات از لغت، ادبيات و سياق استفاده كنند. ظهور، تأمين كننده ظن به دلالت است و اين ظن متناسب با اهميت مظنون، مورد توجّه و اعتبار قرار مىگيرد. ۵
1.عرف، گاهى براى اثبات يا ردّ مطالب، از مقايسه آن مطلب با نظايرش استفاده مىكنند.
2.نقض، ص۵۴۸ - ۵۴۹.
3.همان، ص۶۲۳.
4.همان، ص۶۲۶ -۶۲۷.
5.ر. ك: «نظريه توسعه تعبّدى سيره عقلا در حجّيت خبر واحد»، محمّد احسانىفر، فصلنامه علوم حديث، ش ۴۲(زمستان۱۳۸۵ش)، ص۹۰.