بازشناسى مبانى و عملكرد حديثىِ عبد الجليل رازى در كتاب «نقض» - صفحه 154

قزوينى از روش «مقايسه عرفى»۱ براى ردّ برخى ديدگاه‏ها و انتسابات، استفاده كرده است. او سخن صاحب فضائح را نقل مى‏كند كه گفت: «اينها[يعنى شيعه‏] را غرابى خوانند». سپس در پاسخ اظهار مى‏دارد كه شيعيان، حيفشان مى‏آيد كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و امام على عليه السلام را به جبرئيل عليه السلام و ميكائيل عليه السلام تشبيه كنند، چه رسد به اين‏كه بخواهند ايشان را به دو كلاغ تشبيه نمايند هر چند از باب اوج شباهت باشد! ۲ او در اين جا تشبيهى را كه صاحب فضائح به شيعه نسبت داده، با تشبيهى كه امكان وجود آن در شيعه بيشتر است، مقايسه كرده و بر اساس ردّ دومى، به نفى اوّلى اقدام مى‏كند.
عبد الجليل رازى، گزارشى را كه امام على عليه السلام گفته باشد: «در اوّل من سنگ بر شكم بسته بودمى از گرسنگى و اكنون در عهد عمر، دوازده هزار دينار عطاياى من است»،۳ رد كرده و آن را دروغى دانسته كه در جايى نيامده است. سپس اين گزارش را با قضيه فدك مقايسه مى‏كند كه چه طور عمر، فدك را - كه ملك فاطمه عليها السلام بود - از وى غصب كرد. آن گاه اين قدر بخشنده شده كه دوازده هزار دينار به امير مؤمنان عليه السلام بدهد؟ او ادامه مى‏دهد كه اگر امام على عليه السلام ثروتى داشت به خاطر تلاشش در يَنبُع بود، نه عطاياى خلفا.۴ وى در اين جا با مقايسه عرفى ميان قضيه مورد ادّعاى فضائح با جريان ثابت‏شده غصب فدك، به ردّ ادّعاى او مبنى بر كمك خلفا به اهل بيت عليهم السلام مى‏پردازد.

د. نقد و فهم حديث با توجّه به ظهور

يكى از ابزارهاى مهم در فهم و نقد حديث، ظهوريابى است. سيره عقلا بر اين است كه در كشف ظهورِ كلمات از لغت، ادبيات و سياق استفاده كنند. ظهور، تأمين كننده ظن به دلالت است و اين ظن متناسب با اهميت مظنون، مورد توجّه و اعتبار قرار مى‏گيرد. ۵

1.عرف، گاهى براى اثبات يا ردّ مطالب، از مقايسه آن مطلب با نظايرش استفاده مى‏كنند.

2.نقض، ص‏۵۴۸ - ۵۴۹.

3.همان، ص‏۶۲۳.

4.همان، ص‏۶۲۶ -۶۲۷.

5.ر. ك: «نظريه توسعه تعبّدى سيره عقلا در حجّيت خبر واحد»، محمّد احسانى‏فر، فصل‏نامه علوم حديث، ش ۴۲(زمستان‏۱۳۸۵ش)، ص‏۹۰.

صفحه از 174