وى در قواعد الحديث، بين امكان صدور حديث و التزام به صدور آن تفكيك كرده و در برخورد با روايات اهل سنّت، به گونهاى رفتار نموده كه نه موجب محروميت از معارف موجود در روايات آنان شود و نه باعث آسيبپذيرى زياد روايات شيعه. لذا از آن به عنوان مؤيّد و امورى شبيه آن بهره برده است. وى تواتر را شرط پذيرش اخبار مىداند و البته از فوايد خبر واحد نيز غافل نيست. او اعتماد به راوى و منبع حديث را از مقدّمات پذيرش خبر دانسته و در اخذ حديث، قائل به شرايطى براى اعتبار تحمّل است.
در مجموع مىتوان كتاب نقض را نمادى از تفكّر و رفتار متكلّمان شيعه در قرن ششم هجرى در حوزه علوم و معارف قرآن و حديث دانست.
پيشنهادهاى پژوهشى
1. تدوين مقالهاى مستقل با استفاده از مطالب كتاب نقض در باره همه رجال، محدّثان، مولّفان و كتبى كه عبد الجليل از آن ياد كرده است.
2. تدوين مقالهاى در روش مناظره عبد الجليل بخصوص در بُعد استفاده از قرآن و حديث.
3. بازيابى كلمات عبد الجليل از كتب مختلف.