كه معرفت خدا به فكر و تعقّل در باره او حاصل نمىشود؛ بلكه معرفت او امرى است كه او خود بايد به بندگان عطا كند.
عبد الأعلى مىگويد: از امام صادق عليه السلام پرسيدم:
أصلَحَكَ اللَّهُ هَل جُعِلَ فى النّاسِ أداةٌ يَنالُونَ بِها المَعرِفَةَ؟ قالَ: فَقالَ لا قُلتُ: فَهَل كُلِّفُوا المَعرِفَةَ؟ قالَ: لا عَلَى اللَّهِ البَيانُ لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفساً إلّا وُسعَها وَ لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفساً إلّا ما آتاها؛1
خدا خيرت دهد! آيا در مردم، ابزارى قرار داده شده كه به وسيله آن، خدا را بشناسند؟
فرمود: «نه».
پرسيدم: آيا آنها را تكليف به معرفت كرده است؟
فرمود: «نه. تنها به عهده خداست كه بيان كند. خدا هيچ كس را جز به اندازه توانش تكليف نمىكند، و خدا هيچ كس را جز به آنچه به او داده است، تكليف نمىكند».
روايات مربوط به فعلِ خدا بودن معرفت نيز فراوان است. از مجموع آنها به اين نتيجه مىرسيم كه مردم به معرفت خداوند متعال، تكليفى ندارند و بر عهده خداست كه خود را به آنان معرفى كند و بر خلق است كه پس از معرفتبخشىِ خداى متعال، او را تصديق كنند و به او ايمان آورند؛ خداوندگارىِ او را شكرگذارند؛ حق بندگى او را ادا كنند؛ در برابر او استكبار نورزند؛ از او فرمان برند؛ با اطاعت از فرامينش به او تقرّب جويند؛ و موجبات توجّه و لطف بيشتر او را نسبت به خود فراهم سازند. امام صادق عليه السلام مىفرمايد:
لَيسَ لِلَّهِ عَلَى خَلقِهِ أن يَعرِفُوا وَ لِلخَلقِ عَلَى اللَّهِ أن يُعَرِّفَهُم وَ لِلَّهِ عَلى الخَلقِ إذا عَرَّفَهُم أن يَقبَلُوا؛2
براى خدا بر عهده خلق نيست كه بشناسند. و براى خلق بر عهده خداست
1.الكافى، ج۱، ص۱۶۳؛ التوحيد، صدوق، ص۴۱۴؛ المحاسن، ج۱، ص۲۷۶؛ بحار الأنوار، ج۵، ص۳۰۲.
2.الكافى، ج۱، ص۱۶۴.