دو. توحيد صفاتى
مرحوم عبد الجليل قزوينى، معتقد است كه صفات ذات خداوند، عين ذات اوست و هيچ صفت زايد بر ذات براى خداوند متعال وجود ندارد. از نظر او خداوند در مقام ذات خويش، همه كمالات ذاتى را بالذات دارد و هيچ كمالى با كمال ديگر در مقام ذات الهى، اختلاف و بينونتى ندارد.
از نظر او و همه شيعيان، خداوند، همان طور كه ذاتاً بىمثل و شبيه است، در صفات و فعل نيز مثل و شبيه ندارد و متفرّد و متوحّد است؛ يعنى در علمى كه او بِدان موصوف مىشود، احدى با او مشاركت ندارد. همين طور در خالقيت و رازقيت و امثال آنها - كه از اوصاف فعل الهى هستند - شبيه و مانندى ندارد. در روايات اهل بيت عليهم السلام به هنگام توصيف خداوند، اوصاف او با قيودى ضميمه شده است تا مخاطب از توهّم شباهت داشتن خدا با خلق در همين صفات دور شود.
امام كاظم عليه السلام در توصيف خداوند متعال مىفرمايد:
أنَّهُ الحَىُّ الَّذِى لا يَمُوتُ وَ القادِرُ الَّذى لا يَعجِزُ وَ القَاهِرُ الَّذى لا يُغلَبُ وَ الحَليمُ الَّذى لا يَعجَلُ وَ الدّائِمُ الَّذى لا يَبيدُ وَ الباقِى الَّذى لا يَفنى وَ الثّابِتُ الَّذى لا يَزُولُ وَ الغَنِىُّ الَّذى لا يَفتَقِرُ وَ العَزيزُ الَّذى لا يَذِلُّ وَ العالِمُ الَّذى لا يَجهَلُ وَ العَدلُ الَّذى لا يَجُورُ وَ الجَوادُ الَّذى لا يَبخَل؛۱
همانا خداوند، زنده است كه نمىميرد؛ تواناست كه ناتوان نمىشود؛ و پيروزمند است كه مغلوب نمىشود؛ بردبار است كه شتاب زدگى نمىكند؛ هميشگى است كه نهايت ندارد؛ باقى است كه فنا نمىپذيرد؛ ثابت است كه زوال پيدا نمىكند؛ غنى است كه فقر در او راه ندارد؛ عزيز است كه ذلّت ندارد؛ داناست كه نادان نمىشود، عادل است كه ستم نمىكند؛ و بخشنده است كه بخل نمىورزد.
مانند اين روايت در احاديث اهل بيت عليهم السلام فراوان است. از اين تعابير استفاده
1.بحار الأنوار، ج۴، ص۲۹۶.