رسول، ناممكن مىشمارند. در مقابل، غالب متكلّمان شيعه قرار دارند كه معتقدند راه شناخت خداوند و توحيد و صفات او، نظر و استدلال است.
همچنين در باره اسما و صفات الهى، مباحث بسيار جدّى و اساسىاى بين عالمان مطرح است. از نظر شيعه، صفات ذاتى بارى تعالى، عين ذات و قديماند و در مقابل، برخى از متكلّمان مسلمان، اين صفات را لازم ذات و زائد بر آن مىدانند. مرحوم عبد الجليل رازى در كتاب نقض، به رويارويى جدّى با آراى عالم اشعرى در باب معرفت خدا و توحيد و اسما و صفات پرداخته است و ما بر آن هستيم كه با تكيه بر آراى نويسنده كتاب بعض فضائح الروافض و مرحوم عبد الجليل رازى، مباحثى را در اين زمينه مطرح سازيم.
در فصل اوّل، به بررسى معنا و حقيقت معرفت و بحث در باره معرفت خدا و راه رسيدن به آن از نظر عبد الجليل رازى و ديگر عالمان و متكلّمان شيعى پرداختهايم و آيات و روايات اين بحث را طرح كردهايم. در فصل دوم، مباحث مربوط به توحيد خداى تعالى، حقيقت توحيد و اقسام آن را مطرح خواهيم كرد. سرانجام در فصل سوم، اسما و صفات الهى، مورد بررسى قرار خواهند گرفت و در لابهلاى آن، مباحثى همچون: معناى اسم و صفت، قول به «احوال» و «ثابتات ازلى» از نظر عبد الجليل، رابطه اسم و مسمّا، اقسام اسما و صفات و كيفيت اطلاق اسما و صفات بر خداى تعالى مطرح خواهند شد.
اهميت موضوع
فضل و ارزش اصل شناخت و معارف اعتقادى، روشن شد. بديهى است كه اهميت شناخت هر چيزى، به اعتبار و ارزش آن وابسته است. از آن جا كه خداوند متعال، با هيچ موجودى قابل مقايسه نيست، معرفت او را نيز نمىتوان با هيچ معرفت ديگرى مقايسه كرد. پس سرلوحه همه عقايد دينى، معرفت خداوند متعال است و هيچ يك از معارف ديگر، بدون توجّه به معرفت وى فايدهاى ندارد. به همين جهت