را يكى دانند بىمثل و مانند.۱
و در جاى ديگر مىگويد:
امّا اصل مذهب شيعه اصوليه اماميه اثنا عشريه، آن است كه آسمان و زمين و هر چه ميان آسمان و زمين است از جمادات و حيوانات، هيچ نبوده است از اجسام عالم و از اَعراض مخصوصه، همه خداى تعالى آفريده است و صانع عالم، خداست و قديم است و لا قديم سواه و ما كان معه من إله، موصوف است به صفات كمال، لم يزل و لايزال، مخالف همه ايشان از معلومات و معدومات و موجودات. تبارك و تعالى، قادرى است بى آلت و ... موجودى بى بدايت ... مثل و مانند و شبيه ندارد ... و هرچه جز از ذات اوست و موجود است، همه محدث است و او قديم و باقى هست و ازلى است.۲
همه آنچه مرحوم عبد الجليل قزوينى در تبيين توحيد ذاتى خداى تعالى بيان كرده، در حقيقت، عين متون احاديث اهل بيت عليهم السلام است كه در منابع حديثى شيعه، به وفور ديده مىشوند. دو نكته مهم و اساسىاى كه در توحيد ذاتىخداى تعالى وجود دارد و ايشان نيز به آنها تأكيد كرده، عبارت اند از: اوّل، نفى هر گونه مثل از خداى تعالى؛ دوم، حدوث همه ماسوى اللَّه.
اين دو نكته، در اصل به يك حقيقت توجّه مىدهند و آن، «عدم شباهت ذات خداوند با مخلوقات» است. رابطه خدا با خلق، رابطه ايجاد و احداث است؛ يعنى غير او هر چه باشد، پيش از ايجاد از سوى خداوند، حقيقتاً معدوم اند. و هيچ نحو وجودى و ثبوتى نداشتهاند. آيه (لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ) و نيز آيه (وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أحَدٌ) كه خداى متعال در سوره توحيد، نفس خويش را بدان توصيف مىكند، بيانگر همين معنا هستند.
خداوند متعال در اين دو آيه، در حقيقت، احديت ذات خود را بيان مىكند و