معرفت خدا، توحيد و اسما و صفات از ديدگاه مرحوم عبد الجليل قزوينى‏ - صفحه 205

د. عبد الجليل قزوينى و ثابتات ازلى معتزله‏

ايشان به مانند معتزله، شى‏ء را اعم از موجود و معدوم دانسته و مى‏گويد:
خلافى نيست كه متكلّمان متحقّقان شيعت را مذهبْ اين است خلفاً عن سلفٍ كه بارى تعالى، عالم است لنفسه و لذاته لا عن علّةٍ و لا عن حاجةٍ، وچون لم يزل حاصل بوده است برين صفت اَعنى عالمى، لابد او را غير ذات پاك خود، معلوماتى باشد و محال باشد كه - معلومات كه غير ذات بارى تعالى باشد - موجود باشد، پس معدوم باشد و معدوم [را] از اين جا «شى‏ء» گويند. و از مصطلح معتبران اهل لغت، معلوم است كه گويند: هذا شى‏ءٌ موجود، و هذا شى‏ءٌ معدوم. و اين، لفظى مشتمل است هر دو معنا را. مذهب اهل عدل، همه اين است و نافى و مثبت را در معنى اين اجرا خلافى نبوده است.۱
در كلام معتزلى، ماهيات را «ثابتات ازلى» مى‏دانند. در عرفان، از اين ثابتات، به عنوان «اعيان ثابته» و در فلسفه، به عنوان «ماهيات» تعبير مى‏شود. از نظر فيلسوف، مرتبه ماهيات، نه وجود است و نه عدم. به همين جهت، فيلسوف معتقد است كه «الماهية من حيث هى ليست إلّا هى لا موجودة ولا معدومة». متكلّم معتزلى نيز معتقد است كه چون ماهيات، معلوم خداوند متعال هستند، پس، از ازل ثابت اند؛ امّا نه موجودند و نه معدوم. همين طور عارف بر اين باور است كه در مقام ذات احديت - كه مقام غيب مطلق است - ، از ماهيات و اعيان ثابته و به تعبير معتزله «ثابتات ازلى»، هيچ اسم و رسمى نيست و به هيچ وجه در آن مقام براى ماهيات ثبوتى قابل تصوّر نيست و اعيان ثابته، در مرتبه علم ظهور پيدا مى‏كنند. ملّا عبد الرزّاق كاشانى مى‏نويسد:
العين الثابِت هِىَ حَقيقَةُ المَعلومِ الثابِتِ فى المَرتَبَةِ الثانِيَة المُسَمّاة بِحَضرَة العِلم كما مَرَّ. و سُمّيَت هذِهِ المَعلوماتِ أعياناً ثابِتَةً لِثُبوتِها فى المَرتَبَةِ الثانِيَة لَم تبرّج مِنها و لِمتظَهر فى الوُجود العينى إلّا لَوازِمها و أحكامِها و عَوارِضِها

1.نقض، ص‏۵۰۵.

صفحه از 216