مفهوم امامت و ويژگى‏هاى امامان عليهم السلام از نظر عبد الجليل رازى‏ - صفحه 223

امّا فرض طاعت؛ اقتدا به قرآن است آن جا كه بارى تعالى گفت: (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ). پس امامت را اين درجت و فضيلت نهند كه بيان كرده شد، بى شبهتى و تقيّتى.۱
و در باره زيد بن على مى‏گويد:
شيعه اصوليه، ايشان را مفترض الطاعة نگويند و خروج از شرايط موجبه ندانند در امامت.۲
ملاحظه مى‏شود كه وى در اين عبارت، مفترض الطاعة و امام را مرادف دانسته و اين دو را به جاى يكديگر استعمال مى‏كند. و يا دست كم، افتراض طاعت را گوهر اصلى‏امامت و از لوازم آن مى‏شمارد. ايشان همچنين «ولايت» را نيز با امامت و وجوب طاعت، هم‏معنا مى‏داند و در باره امير مؤمنان عليه السلام مى‏نويسد:
امامت او و تقرير ولايت او و فرض طاعت او از قِبل خداست تبارك و تعالى.۳
و در باره امام عصر عليه السلام مى‏نويسد:
آن امام ... به فرض طاعت از حق تعالى، منصوص است.۴

2. راه تعيين امام‏

به نظر مى‏رسد كه از نظر سير منطقى مباحث، بحث از «راه تعيين امام» بر «بيان شرايط امامت» مقدّم باشد؛ چه اين كه اگر امامت را منصبى الهى بدانيم، نگاه ما به شرايط امامت به گون‏هاى خواهد بود و چنانچه انتخاب و گزينش مردم، مشخّص‏كننده امام باشد، چشم‏انداز بحث، به كلّى متفاوت خواهد شد. در باره راه‏هاى تعيين و نصب امام در ميان مسلمانان، چهار نظريه عمده وجود دارد. اهل سنّت براى اثبات امامت شخص، سه راه را پذيرفته‏اند كه عبارت‏اند از: 1. گزينش و بيعت اهل حل و عقد؛ 2. وصيت؛ 3. شورا.

1.نقض، ص‏۲۴۱.

2.همان، ص‏۳۷۵.

3.همان، ص ۵۳۰.

4.همان، ص ۷.

صفحه از 264