مفهوم امامت و ويژگى‏هاى امامان عليهم السلام از نظر عبد الجليل رازى‏ - صفحه 240

اختيار مجبّران، كذلك امام نصّ است نه اختيار، چندان شايد كه خداى تعالى فرمايد، نه چندان كه مجبّران را بايد.۱
ايشان در جاى ديگر مى‏گويد:
امّا جواب آنچه گفته است كه: «شيعه امام نص گويند» بلى چنين است و اين، مذهبى ديرينه است و كهن است، از آن روزگار ياد است اين مذهب كه آدم بر شيث نص كرد، و بعد از وى همه انبيا هم اين كردند.... به مذهب اهل حق، امام نص است و معصوم... و بحمد اللَّه شيعت، دلالت بر امامت، نه از آيت گويند و نه از خبر كه اين هر دو سمعى است؛ امّا دلالت بر امامت از طرق عقل گوييم و آن وجوب رياست است... امّا آيات و اخبار از براى تأكيد دلالت و تعيين امامت آورديم و بيرون از آيه «إنّما» و خبر «أنت منّى» بسيارى آيات و اخبار است كه دلالت بر امامتِ على... .۲
عبد الجليل رازى در اين جا تصريح مى‏كند كه اصل لزوم وجود امام، عقلى است؛ امّا تعيين امام بر عهده خداوند است و آيات و اخبار، صرفاً جهت معرّفى امامِ معيّن از سوى‏خداست. ايشان همواره بر محوريت و اصل بودن نصْ تأكيد دارد و پس از بيان برخى فضايل و مناقب امير مؤمنان عليه السلام مى‏نويسد:
اين و صد چندين كه به شرح همه كتاب مطوّل شود با انصاف ببايد ديدن تا اگر دگر كس كرد امير المؤمنين مطلق آن كس باشد، نه على، و اين فضايل كه بيان كرده شد، همه فرع است بر عصمت و نصيت به حجّت عقل و آيات قرآن و اخبار رسول.
و آن كه او عالم است به احكام تورات و انجيل و زبور و همه كتب انبيا و به قرآن، به تنزيل و تأويل و ناسخ و منسوخ... پس امير المؤمنين مطلق و امام موفّق، شخصى باشد كه ضارب بالسّيفين باشد، طاعن بالرّمحين باشد، المصلّى لقبلتين باشد، و «لم يشرك باللَّه طرفة عين» باشد، هرگز بت را سجده ناكرده، خمر ناخورده، دروغ ناگفته... .۳

1.همان، ص ۵۴۷.

2.همان، ص‏۶۴۱.

3.همان، ص ۱۷۲ - ۱۷۳.

صفحه از 264