مفهوم امامت و ويژگى‏هاى امامان عليهم السلام از نظر عبد الجليل رازى‏ - صفحه 247

فِيمَا يَرِدُ عَلَيْهِمْ مِمَّا فِيهِ قِوَامُ دِينِهِمْ؟!1
تعجب مى‏كنم از گروهى كه ولايت ما را پذيرفته و ما را امام قرار داده‏اند و در توصيف ما مى‏گويند كه اطاعت از ما برايشان همانند اطاعت پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله واجب است. سپس حجّت خود را مى‏شكنند و به خاطر ضعف دل‏هايشان، با خود دشمنى مى‏ورزند، حق ما را تنقيص مى‏كنند و آن را بر كسى كه خداوند برهان حق معرفت ما و تسليم بر امر ما را به او عطا كرده است، عيب مى‏گيرند. آيا چنين مى‏پنداريد كه خداى متعال طاعت اولياى خود را بر بندگانش واجب كند و در عين حال، اخبار آسمان‏ها و زمين را از ايشان مخفى دارد و ريشه و اساس علم - در آنچه از ايشان سؤال مى‏شود - را قطع كند، در صورتى كه قوام دين آنها در آن است؟!

و. رابطه حجّيت و علم‏

از نظر شيعه، امام، حجّت خداست و حجّت خدا بايد داراى علم الهى باشد تا از لغزش و سقوط، ايمن گردد و از پاسخ به سؤالات و مشكلات ايجاد شده براى بندگان خدا در نمانَد. خداوند، تنها با شخصى كه از اين ويژگى برخوردار است مى‏تواند حجّت خويش را بر بندگانش تمام كند. بنا بر اين، حجّيت وقتى معنا پيدا مى‏كند كه قول و فعلِ حجّت خدا روشنى‏بخش و رافع مشكلات و اختلافات باشد و اين امر، بدون داشتن علم، امكان‏پذير نيست. حقايق و راه حل مشكلات، با نور علم بر امام عليه السلام عيان مى‏گردد و او مى‏تواند در هر زمينه‏اى، سخن آخر را بگويد وحجّت را بر همگان تمام كند.
امام رضا عليه السلام در ضمن حديث مفصّلى در فضايل و صفات امام مى‏فرمايد:
إِنَّ الْأَنْبِيَاءَ وَ الْأَئِمَّةَ - صلوات اللَّه عليهم - يُوَفِّقُهُمُ اللَّه وَ يُؤْتِيهِمْ مِنْ مَخْزُونِ عِلْمِهِ وَ حِكَمِهِ مَا لَا يُؤْتِيهِ غَيْرَهُمْ فَيَكُونُ عِلْمُهُمْ فَوْقَ عِلْمِ أَهْلِ الزَّمَان... وَ إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ لِذَلِكَ وَ أَوْدَعَ قَلْبَهُ

1.الكافى، ج ۱، ص ۱۶۱ - ۱۶۲.

صفحه از 264