مواجهه متكلّمان امامى با فلسفه در سده ششم هجرى‏ - صفحه 277

مبادى و مسائل هر يك از آنها؛
2. مطالعه مقايسه‏اى كلام و فلسفه از راه مطالعه روش به كار رفته در متون علمىِ هر يك از اين دو دانش (فارغ از آنچه در باره روش علمىِ هر يك از آنها توسّط صاحبان فن گفته شده و به عنوان روش آن دانش، ارائه گشته است)؛
3. بررسى و سنجش داده‏هاى نهايى هر يك از دانش‏هاى كلام و فلسفه و بررسى اشتراكات و افتراقات آنها با يكديگر در حوزه مباحث و مسائل مشترك (مثلاً خداشناسى يا معاد)؛
4. مطالعه مقايسه‏اى داده‏هاى نهايى هر يك از دانش‏هاى كلام و فلسفه و شناسايىِ اشتراكات و افتراقات آنها با آموزه‏هاى متون دينى و داده‏هاى وحيانى؛
5. مطالعه مقايسه‏اى كلام و فلسفه، از راه كاركرد آنها و ميزان اثرگذارى‏هاى منفى يا مثبت هر يك در حوزه فرهنگ مذهبى شيعه؛
6. بررسى و سنجش نحوه و ميزان تعامل و اثرگذارى هر يك از دانش‏هاى كلام و فلسفه در ديگر دانش‏هاى اسلامى چون فقه و تفسير و اخلاق؛
7. مطالعه تاريخىِ شيوه مواجهه متكلّمان، فقيهان و ديگر اصناف علمى با فلسفه وآموزه‏ها فلسفى و برعكس، شيوه مواجهه فلاسفه با دانش‏هاى ديگر و اصحاب و آموزه‏هاى آنها.۱
نوشتار پيش رو، از گونه اخير به شمار مى‏رود كه در آن، تعامل مثبت و مواجهه منفى و انتقادى متكلّمان امامى با فلسفه و آموزه‏هاى فلسفى، بررسى و گزارش شده است.

1. مواجهه مثبت‏

مقصود از مواجهه مثبت، رويكردى به فلسفه و آموزه‏هاى فلسفى است كه نه تنها مشتمل بر نقد اين حوزه و عالمان آن نيست كه بر بهره گيرى از آراى فلسفى و اقوال

1.و موارد ديگرى چون بررسى زندگى و ابعاد شخصيت دو متكلّم و فيلسوف معاصر همانند شيخ مفيد (م ۴۱۳ق) و بوعلى سينا (م‏۴۲۸ق) و عبد الجليل رازى و سهروردى.

صفحه از 340