مبادى و مسائل هر يك از آنها؛
2. مطالعه مقايسهاى كلام و فلسفه از راه مطالعه روش به كار رفته در متون علمىِ هر يك از اين دو دانش (فارغ از آنچه در باره روش علمىِ هر يك از آنها توسّط صاحبان فن گفته شده و به عنوان روش آن دانش، ارائه گشته است)؛
3. بررسى و سنجش دادههاى نهايى هر يك از دانشهاى كلام و فلسفه و بررسى اشتراكات و افتراقات آنها با يكديگر در حوزه مباحث و مسائل مشترك (مثلاً خداشناسى يا معاد)؛
4. مطالعه مقايسهاى دادههاى نهايى هر يك از دانشهاى كلام و فلسفه و شناسايىِ اشتراكات و افتراقات آنها با آموزههاى متون دينى و دادههاى وحيانى؛
5. مطالعه مقايسهاى كلام و فلسفه، از راه كاركرد آنها و ميزان اثرگذارىهاى منفى يا مثبت هر يك در حوزه فرهنگ مذهبى شيعه؛
6. بررسى و سنجش نحوه و ميزان تعامل و اثرگذارى هر يك از دانشهاى كلام و فلسفه در ديگر دانشهاى اسلامى چون فقه و تفسير و اخلاق؛
7. مطالعه تاريخىِ شيوه مواجهه متكلّمان، فقيهان و ديگر اصناف علمى با فلسفه وآموزهها فلسفى و برعكس، شيوه مواجهه فلاسفه با دانشهاى ديگر و اصحاب و آموزههاى آنها.۱
نوشتار پيش رو، از گونه اخير به شمار مىرود كه در آن، تعامل مثبت و مواجهه منفى و انتقادى متكلّمان امامى با فلسفه و آموزههاى فلسفى، بررسى و گزارش شده است.
1. مواجهه مثبت
مقصود از مواجهه مثبت، رويكردى به فلسفه و آموزههاى فلسفى است كه نه تنها مشتمل بر نقد اين حوزه و عالمان آن نيست كه بر بهره گيرى از آراى فلسفى و اقوال
1.و موارد ديگرى چون بررسى زندگى و ابعاد شخصيت دو متكلّم و فيلسوف معاصر همانند شيخ مفيد (م ۴۱۳ق) و بوعلى سينا (م۴۲۸ق) و عبد الجليل رازى و سهروردى.