جايگاه اصطلاح «شيعه اصوليّه» در گفتمان كلامى عبد الجليل قزوينى رازى‏ - صفحه 402

الجليل تلاش كند دايره شيعه اصوليّه را تا حدّ ممكن، گسترده‏تر كند و از رسوا كردن افرادى كه واقعاً آنها را اخبارى مى‏داند، پرهيز كند؛ بلكه به عكس بايد براى تقويت ديدگاه خود و نشان دادن راستىِ گفته‏هايش به دشمنش، به راحتى از اخباريان نام ببرد و بگويد اينان همان كسانى هستند كه فلان عقيده را دارند و ما چنين نيستيم.
بررسى كتاب نقض عبد الجليل قزوينى رازى نشان مى‏دهد كه وى از الگوى نخست استفاده كرده است. عبد الجليل، به طور گسترده‏اى تلاش كرده است تا عقايد مورد مناقشه اماميّه را به گروه‏هاى مقابل شيعيان اصولى همچون غلات و اخباريّه و حشويّه، نسبت دهد. وى چنين موضع‏گيرى‏اى را از ابتداى كتابش آغاز كرده است؛ در آن جا مى‏گويد كه بسيارى از مواردى كه صاحب فضائح به اماميان نسبت داده، عقايد غلات، اخباريّه و حشويّه است. ۱ عبد الجليل در جاى ديگرى، با اعتراض به تهمت‏هاى نويسنده نوسنّى، معتقد است كه نسبت دادن عقايد حشويّه، اخباريّه و غالبيان (غاليان) به شيعه اصوليّه، كمال بى انصافى است. ۲وى در بخش ديگرى از كتاب، مسئله برائت و سبّ برخى صحابه را به شيعيان حشوى و غالى، نسبت مى‏دهد و آن را از شيعه اصوليّه، نفى مى‏كند.۳ به اعتقاد عبد الجليل قزوينى رازى، تنها شمارى از شيعيان حشويّه و اخباريّه در سابق بوده‏اند كه مقام على را بالاتر از انبياى غير اولوالعزم و رسولان مى‏دانسته‏اند. سپس اين اعتقاد را به شدّت رد مى‏كند و آن را از آنِ اصوليان شيعه نمى‏داند.۴
از سوى ديگر، عبد الجليل تلاش كرده تا جايى كه امكان دارد، دايره شيعيان اصولى را گسترده‏تر كند و شيعيان اخباريّه را محدودتر نشان دهد.۵ نمونه بارز چنين

1.همان، ص ۳.

2.همان، ص ۲۳۵.

3.همان، ص ۲۳۶.

4.ر.ك: همان، ص ۵۲۸ - ۵۲۹.

5.با اين كار، اوّلاً توانسته شمار بيشترى را از اماميان در دايره مصونيت قرار دهد و ثانياً با كوچك و كم‏اهميت جلوه دادن شيعيان اخباريّه، نشان مى‏دهد كه اصوليان، نماينده تفكّر اصيل امامى هستند و شايسته نيست كه به خاطر برخى دعاوى يك اقليّت، اكثريّت را زير سؤال بُرد.

صفحه از 426