جايگاه اصطلاح «شيعه اصوليّه» در گفتمان كلامى عبد الجليل قزوينى رازى‏ - صفحه 414

امام على است كه از زمان معاويه رواج يافت نه آن كه برگرفته از «سنّت محمّديه» باشد. به همين دليل، وقتى عمر بن عبد العزيز آن را لغو كرد، صداى اعتراض «رفعت السنّة» و «بدّلت السنّة»به آسمان رفت.۱
بر اساس مطالب پيش‏گفته، به نظر مى‏رسد گرايش امامى كه در سده ششم هجرى با عنوان شيعه اصولى در رى معرّفى مى‏شده است، باورهاى متمايزى از اماميان سنّتى نداشته است و مطرح كردن برخى باورهاى خاصّ، صرفاً در چارچوب يك گفتمان تقيّه‏اى بوده است.

- امكان تفسير دوگانه مواضعِ مشابهِ برخى معاصران عبد الجليل‏

حقيقت ديگرى كه در ميان اماميان ايرانى سده ششم هجرى قابل پيگيرى است، يافتن ردّ پاى گرايش‏هاى اعتقادى مشابه عبد الجليل، در برخى معاصران وى است.
وقتى با اين زمينه به جستجو در ميان عالمان امامى هم‏عصر عبد الجليل مى‏پردازيم، جالب‏ترين نتيجه، مربوط به شيخ منتجب الدين رازى است. عبارتى كه رافعى در باره شيخ منتجب الدين دارد، بسيار تأمّل‏برانگيز است. وى مى‏گويد:
گرچه شيخ، به تشيّع منتسب است و خاندان وى اصالتاً از قم هستند و همگى شيعه بوده‏اند، امّا رويّه شيخ با آنان متفاوت است و او به روايت و نقل فضائل صحابه و بزرگداشت خلفاى راشدين، بسيار علاقه دارد.۲
بر اساس عبارت ياد شده، به خوبى مى‏توان تشابه رويّه ميان شيخ منتجب الدين و عبد الجليل را مشاهده كرد. اين تعبير همچنين به خوبى نشان مى‏دهد كه بحث برائت در آن دوره، نقش محورى‏اى در تقابل ميان شيعه و اهل سنّت داشته است.
از ديگر عالمانى كه هم‏عصر و همشهرى عبد الجليل بوده و به مداهنه با اهل سنّت

1.همان، ص ۶۲.

2.التدوين، ج ۳، ص ۳۷۷. مقصود، نشان دادن جايگاه يك عالم امامى و نوع عملكردش از ديد يك عالم سنّى است؛ امّا به گفته برخى پژوهشگران، قرائن متعدّد از جمله خود كتاب فهرست منتجب الدين، نشان مى‏دهد كه وى بى شك شيعه بوده است (ر.ك: تاريخ تشيّع در ايران، ص ۴۹۸ - ۴۹۰).

صفحه از 426