صاحب نقض، در لابهلاى كتابش به شكل تفصيلى، به باورهاى شيعه اصوليّه مىپردازد؛ امّا در برخى موارد، به شكل مختصر و فهرستوار، اعتقادات شيعيان اصولى امامى اثنى عشرى را بيان مىكند كه براى ما مهم است. عبد الجليل مىگويد:
مذهب شيعه اماميّه اصوليّه، اين است كه هر كس كه خداى را عادل نداند، و انبيا را معصوم، و مصطفى را پاكزاده، و انكار امامت على و اولادش كند از حسنِ على تا به قائم مهدى، ضالّ و مبتدع و گمراه باشد.۱
شايد تنها ديدگاه وى در بحث عدل كه با نظر رايج اماميان متفاوت است، آن است كه وى توفيق را به مشيّت الهى مىداند؛ امّا خذلان را بر اساس مشيّت الهى نمىداند و مشيّت بندگان را در آن دخيل مىداند.۲
وى در پاسخ به شبهه عالم سنّى كه اماميّه را متّهم مىكند به اينكه توفيق و خذلان را از جانب خدا نمىدانند، در دو جاى كتاب مىگويد كه مذهب شيعيان اصوليّه و همه اهل عدل، اين است كه توفيق را باللَّه مىداند؛ امّا خذلان را نه.۳
همچنين عبد الجليل به صراحت، در خصوص نظر شيعه اصوليّه در باره قرآن مىگويد كه آنان زيادت و نقص در قرآن را قبول ندارند و چنين چيزى را به غاليان و حشويّه نسبت مىدهد.۴
1.نقض، ص ۲۳۷.
2.گرچه براى خذلان چندين معنا بيان شده است، امّا در همه موارد، چه نزد اصحاب حديث قم و چه نزد متكلّمان مكتب بغداد، انتساب خذلان به خداوند است (ر.ك: التوحيد، ص ۲۴۱؛ شرح المصطلحات الكلامية، ص ۱۳۹).
3.ر.ك: نقض، ص ۵۰۱ - ۵۰۳ و ۴۸۹.
4.قول به تحريف قرآن و بحث از نقصان آن، از جمله امورى است كه گفته مىشود ريشه در باورهاى برخى اماميانِ نخستين دارد. در اين ميان، احمد بن محمّد سيارى، مشهورترين شخصيت شيعى متقدّم است كه بسيارى از روايات نقصان، از طريق وى نقل شده است (ر.ك: كشف الفهارس، ص ۲۷۵) در عين حال وى به غلوّ و تخليط متّهم شده است (ر.ك: معجم رجال الحديث، ج ۲، ص ۲۸۲). مشهورترين كتاب وى التنزيل و التحريف و يا كتاب القرائات است. اين كتاب، اخيراً با همكارى اتان كلبرگ و محمّدعلى امير معزّى، با مقدّمه و تعليقات سودمند، تصحيح و توسّط انتشارات بريل، چاپ شده است. در باره اين كتاب، ر.ك: القرائات (التنزيل و التحريف)، ص ۳۰ - ۴۵ (مقدّمه).