ابو بكر را مىستايد و بر اين باور است كه به يتيمانْ خدمت كرده است.۱
عبد الجليل قزوينى رازى، در باره زنان پيامبر صلى اللَّه عليه و آله بويژه حفصه و عايشه نيز حساسيّت خاصى از خود نشان داده است. وى معتقد است كه لعن كردن و دشنام دادن همسران پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله چون حفصه و عايشه، از مذهب شيعه اصوليّه نيست و شيعه اصوليّه، همسران همه پيامبران الهى، از جمله زن نوح و لوط را پاك و مطهّر و از هر گناه و تهمتى، مبرّا مىداند. به اعتقاد وى، كه هر كس كه عايشه را قذف كند، ملعون، كافر و ملحد است و اعلام مىكند كه كتابى در سال 533 ق، به دستور بزرگ سادات فخر الدين بن شمس الدين حسينى در تنزيه عايشه نگاشته است.۲ البته مشخص نيست كه منظور عبد الجليل، تنها كسانى است كه عايشه را قذف مىكنند و يا شامل كسانى مىشود كه به هر نحوى، عايشه را لعن مىكنند.
وى به طور خلاصه، اعتقاد شيعه اصوليّه در باره صحابه و زنان پيامبر را اين گونه بيان مىكند:
شيعت اصوليّه، بحمد اللَّه بدين تهمت متّهم نبودهاند و هر صحابه را و تابعين را كه خداى و رسول دوست داشتهاند و قبول كردهاند شيعت مريد باشند و متصوّفه بىريا را دوست دارند و زنان مصطفى را «امّهات المؤمنين» دانند، و هركس كه زنان مصطفى را طعنى زند، مبتدع و ضال و گمراهش دانند.۳
به طور خلاصه مىتوانيم بگوييم كه دايره تبرّى شيعه اصوليّه، تنها كسانى را فرا مىگيرد كه مبغض و دشمن اهل بيت عليهم السلام بويژه امير مؤمنان عليه السلام باشند. عبد الجليل به صراحت اعلام مىكند كه دايره تبرّى نزد شيعه اصوليّه، خارجيان، ناصبيان و مجبّراناند.۴
او حتّى بر احمد بن حنبل نيز به خاطر دشمنىاش با على عليه السلام خرده مىگيرد و عقيده