معنايش اعمّ از «اصول دين» است. در حقيقت، آنان بر پايه اصول قطعىِ پذيرفته شده، به محك و بررسى اخبار مىپرداختند.
از مطلب اخيرى كه بيان شد، مشخص مىشود الگوى مشهور اصولى - اخبارى كه به تقابل استرآبادى و همفكرانش با علماى اصولى متأخّر، اشاره دارد، براى تشخيص تقابلِ مطرح شده در كتاب نقض كارايى ندارد؛ چرا كه تقابل مطرح شده در كتاب نقض، خاستگاه فقهى و اصولى ندارد و در واقع، همان تقابل عقلگرايى و خبرگرايى بويژه در حوزه اعتقادات است. توجّه نداشتن به چنين نكتهاى حتّى برخى شيعهشناسان مشهور را به اشتباه انداخته است و آنان پنداشتهاند كه ريشه درگيرى اخباريان و اصوليان متأخّر را بايد در گفتمان ميان اصوليّه و اخباريّه در كتاب نقض جستجو كرد و اين هر دو در يك راستا بودهاند.۱
با اين اوصاف، بهترين راه براى شناخت شيعه اصوليّه و اشخاص وابسته به آن، استفاده از گزارشهاى خود كتاب نقض است. از ميان اين گزارشها، مواردى كه به طور مستقيم، نام يك اصولى و يا اخبارى برده مىشود براى ما كارآمدترين هستند؛ چرا كه بر اساس آنها با كمترين اشتباه مىتوان اماميان اخباريّه و اصوليّه را از طريق ديدگاههاى عبد الجليل، بازشناسى كرد.
گونه ديگر استفاده از گزارشهاى كتاب نقض، آن است كه تلاش كنيم اصوليّه و اخباريّه را بر اساس تطبيق عقايد آنها پيدا كنيم. عبد الجليل در اين كتاب، به طور مستقيم، عقايد شيعيان اصولى و به طور ضمنى، عقايد شيعيان اخباريّه را بيان كرده
1.براى نمونه، پروفسور ويلفرد مادلونگ، براساس نقل آقاى نيومن دچار چنين برداشتى شده است و آن را يك يافته جديد كه نظريات رايج را به چالش مىكشد، پنداشته است. ر.ك:
NATURE OF THE AKHBARI/USULT DISPUTE IN LATE SAFAWID IRAN, PART ۲: THE CONFLICT
Studies, University of London, Vol. ۵۵, No. ۲.)۲۹۹۱(, p. ۱۵۲Andrew J. Newman,"THE
REASSESSED",Bulletin of the School of Oriental and African ). همچنين براى ملاحظه اختلافات خاورشناسان در باره ريشههاى شكلگيرى اخباريان، ر.ك: دائرة المعارف اسلام، مدخل اخبارى - اصولى، رابرت گليو.