جايگاه اصطلاح «شيعه اصوليّه» در گفتمان كلامى عبد الجليل قزوينى رازى‏ - صفحه 389

پيجويى كرد. به نظر مى‏رسد گروهى از اماميّه - كه در آثار سده پنجم و ششم هجرى از آنها به عنوان اخباريّه و يا حشويّه ياد شده است - ، همان ادامه‏دهندگان مكتب اصحاب حديث قم باشند.۱
از سوى ديگر، شمارى از عالمان امامىِ ايران در سده ششم هجرى، دست‏پروردگان: شيخ مفيد، سيّدمرتضى، شيخ طوسى و فرزندش ابوعلى طوسى هستند كه مى‏تواند نشانگر فراگيرى گرايش به مكتب متكلّمان بغداد در ايران سده ششم هجرى‏۲ و ادامه حضور محافل پيرو ديدگاه‏هاى مكتب متكلّمان در ايران آن دوره باشد. ۳ با اين اوصاف، تقابل اصوليّه و اخباريّه در سده ششم هجرى، در واقع همان تقابل اصحاب حديث قم و مكتب متكلّمان بغداد است كه در شاگردان ايرانى آنها تبلور يافته است.
يكى از پژوهشگران معاصر، تلاش كرده است كه بر پايه اطلاعات موجود از سده پنجم و ششم هجرى براى تحديد و شناسايى‏جريان‏هاى امامى ايران بر پايه

1.علاوه بر ارجاعات ذكر شده در اوايل مقاله، شريف ادريسى، به عنوان يكى از معاصران عبد الجليل در كتاب نزهة المشتاق فى اختراق الآفاق، پس از اشاره به تشيّع اهل قم، اهل كاشان را حشوى معرّفى مى‏كند (ج ۲، ص ۶۷۶). با توجّه به اين‏كه در آن دوره، اهل كاشان امامى بوده‏اند، بى ترديد، مراد او حشويان امامى است. شايد يكى از بهترين گزارش‏هايى كه مى‏تواند مقصود از حشويّه شيعه در دوره مورد بحث را مشخص كند، گزارش فتّال نيشابورى در انتهاى كتاب روضة الواعظين باشد. فتّال در آن جا تصريح مى‏كند كه حشوى و مخلّط نيست. وى مى‏گويد: من خبرى در اين كتاب ذكر نكردم كه ظاهرش مطابق مذهب حشو باشد مگر اين‏كه معنا و تأويل آن را مى‏دانستم؛ امّا براى طولانى نشدن كتاب، آن معنا و تأويل را نياوردم. در واقع، در توصيفى جالب از حشويّه مى‏گويد كه آنان بدون آگاهى و فهم محتواى خبر، آن را مى‏پذيرند؛ امّا او كه حشوى نيست، و بر اين باور است كه خبر، تأويل صحيحى دارد كه بايد آن را دانست (روضة الواعظين، ص ۵۰۹).

2.تاريخ تشيّع در ايران، ص ۵۰۰.

3.برخى خاورشناسان متأخّر تلاش كرده‏اند كه گفتمان تقابلى مكتب قم و بغداد را با اتّكا به برخى آثار به جاى مانده از آنها، مورد بحث و تدقيق قرار دهند، كه شايد براى بازشناسى اين تقابل، مفيد فايده باشد (ر.ك: مدرسه قم و بغداد).

صفحه از 426