الجليل تلاش كند دايره شيعه اصوليّه را تا حدّ ممكن، گستردهتر كند و از رسوا كردن افرادى كه واقعاً آنها را اخبارى مىداند، پرهيز كند؛ بلكه به عكس بايد براى تقويت ديدگاه خود و نشان دادن راستىِ گفتههايش به دشمنش، به راحتى از اخباريان نام ببرد و بگويد اينان همان كسانى هستند كه فلان عقيده را دارند و ما چنين نيستيم.
بررسى كتاب نقض عبد الجليل قزوينى رازى نشان مىدهد كه وى از الگوى نخست استفاده كرده است. عبد الجليل، به طور گستردهاى تلاش كرده است تا عقايد مورد مناقشه اماميّه را به گروههاى مقابل شيعيان اصولى همچون غلات و اخباريّه و حشويّه، نسبت دهد. وى چنين موضعگيرىاى را از ابتداى كتابش آغاز كرده است؛ در آن جا مىگويد كه بسيارى از مواردى كه صاحب فضائح به اماميان نسبت داده، عقايد غلات، اخباريّه و حشويّه است. ۱ عبد الجليل در جاى ديگرى، با اعتراض به تهمتهاى نويسنده نوسنّى، معتقد است كه نسبت دادن عقايد حشويّه، اخباريّه و غالبيان (غاليان) به شيعه اصوليّه، كمال بى انصافى است. ۲وى در بخش ديگرى از كتاب، مسئله برائت و سبّ برخى صحابه را به شيعيان حشوى و غالى، نسبت مىدهد و آن را از شيعه اصوليّه، نفى مىكند.۳ به اعتقاد عبد الجليل قزوينى رازى، تنها شمارى از شيعيان حشويّه و اخباريّه در سابق بودهاند كه مقام على را بالاتر از انبياى غير اولوالعزم و رسولان مىدانستهاند. سپس اين اعتقاد را به شدّت رد مىكند و آن را از آنِ اصوليان شيعه نمىداند.۴
از سوى ديگر، عبد الجليل تلاش كرده تا جايى كه امكان دارد، دايره شيعيان اصولى را گستردهتر كند و شيعيان اخباريّه را محدودتر نشان دهد.۵ نمونه بارز چنين
1.همان، ص ۳.
2.همان، ص ۲۳۵.
3.همان، ص ۲۳۶.
4.ر.ك: همان، ص ۵۲۸ - ۵۲۹.
5.با اين كار، اوّلاً توانسته شمار بيشترى را از اماميان در دايره مصونيت قرار دهد و ثانياً با كوچك و كماهميت جلوه دادن شيعيان اخباريّه، نشان مىدهد كه اصوليان، نماينده تفكّر اصيل امامى هستند و شايسته نيست كه به خاطر برخى دعاوى يك اقليّت، اكثريّت را زير سؤال بُرد.