جايگاه اصطلاح «شيعه اصوليّه» در گفتمان كلامى عبد الجليل قزوينى رازى‏ - صفحه 404

- در گفتمان عبد الجليل - ارائه مى‏كند كه نشان مى‏دهد آنان به شدّت به مسئله تبرّى، پايبند بوده‏اند. خواجه سنّى مى‏گويد: برخى رافضيان همچون حسكا بن بابويه و ابو طالب بن بابويه و ابو جعفر دوريستى را به خاطر شتّامى، سر برهنه كردند.۱
وى در جاى ديگرى مى‏گويد: «در شهر رى، رستم خادم و بُلقسم عبدويه و بُلقسم شوّاء ... همه رافضيان شتّام بودند». ۲ گرچه پذيرش اين گزارش‏ها از صاحب فضائح - كه در صدد تخريب اماميّه بوده است - امكان‏پذير نيست و چنين انتسابى به آنان - همان طور كه عبد الجليل مى‏گويد - دروغ است، با اين حال، در ديدگاه نگارنده، اين دروغ‏پردازى بايد بر اساس زمينه‏اى كه در آنها وجود داشته است سامان يافته باشد، به خصوص زمانى كه مى‏بينيم شخصيت‏هايى كه در برخى پژوهش‏هاى مربوط به آن دوره به عنوان اخبارى شناخته شده‏اند،۳ همان كسانى هستند كه به لعن و شتم صحابه توسّط عالم سنّى، متّهم شده‏اند.
به طور خلاصه، اين دو گزارش در كاركرد حداكثرى خود - يعنى زمانى كه راست باشند - نشان مى‏دهند كه شمارى از شيعيان اصولى بوده‏اند كه باور به تبرّى داشته‏اند و در كاركرد حدّاقلى خود - يعنى زمانى كه دروغ باشند - قرينه‏اى علاوه بر قرائن پيش‏گفته در خصوص وجود گرايشى تحت عنوان اخباريّه در ميان اماميّه هستند.
امّا روش عبد الجليل در خصوص موارد نقض نيز بر اساس شيوه پيش‏گفته است. عبد الجليل در پاسخ به ادّعاهاى نويسنده نوسنّى در خصوص اعتقاد بنى بابويه در باره جايگاه امام و نبى،۴ اين ادّعاها را در باره اعتقاد آنان، نفى مى‏كند. وى ادّعاى خواجه سنّى مبنى بر اين كه شيخ صدوق و ديگر فرزندان بابويه، امام را بهتر از رسول مى‏دانند، به طور كامل رد مى‏كند و مى‏گويد: تاكنون هيچ عالم امامى بدان باورمند نشده است. ۵

1.ر.ك: نقض، ص ۱۱۸ و ۱۴۲.

2.ر.ك: همان، ص ۱۱۷.

3.ر.ك: مكاتب فقه امامى ايران، ص ۱۸۸ - ۲۰۸.

4.ر.ك: نقض، ص ۵۳۱.

5.همان، ص ۵۳۴.

صفحه از 426