سلاجقه عراق و كردستان را شكل داده بودند.۱
ترسيم فشار سياسى بر اماميّه در اين دوره، علاوه بر اين كه از منابع مختلف امكانپذير است، از گزارشهاى خود عبد الجليل نيز قابل استنباط است. گزارشهاى عالم سنّى كه در كتاب نقض انعكاس يافته، نشان مىدهد كه در دوره سلطان ملكشاه و وزير وى خواجه نظام الملك طوسى، يعنى اندكى پيشتر از زمان مؤلّف، سختگيرىهاى شديدى بر شيعيان مىشده است. در نقض، چند نمونه از سختگيرى حاكمان وقت بر دانشمندان شيعه در رى، از قول عالم سنّى نقل شده كه اغلب آنها با تحريك بزرگان مذاهب حنفى و شافعى صورت گرفته است. البتّه از آن رو كه عبد الجليل در كتابش تا حد مبالغهآميزى تلاش مىكند كه روابط خود با حاكمان را نيكو جلوه دهد، در بسيارى از موارد نسبت به برخوردهاى تند و قهرآميز سلجوقى، چشمپوشى مىكند.۲
صاحب فضائح در جايى در باره دوره سلطان ملكشاه مىگويد: «و در رى هر كه دعوى دانشمندى از اينها كردى چون: حسكا بابويه، بو طالب بابويه، ابو المعالى امامتى، حيدر زيارتى مكّى، على عالم، بو تراب دوريستى و خواجه ابو المعالى نگارگر و جز اينها از رافضيان شتّام، همه را بفرمود تا بر منبرها بردند، سرها برهنه كرده به بىحرمتى و استخفاف كه مىكردند برايشان و مىگفتند: شما دشمنان دينيد، و سابقان اسلام را لعنت مىكنيد، و شعارتان شعار ملحدان است، ايمان بياوريد تا اگر خواستند و اگر نه ايمان مىآوردند و از مقالت رفض بيزار مىشدند».۳ گزارش عبد الجليل در جاى ديگرى نشان مىدهد كه در آن دوره حتّى عالمان سنّى نيز از خوف شمشير سلطان، تقيّه مىكردهاند، چه رسد به عالمان شيعى. ۴
1.ر.ك: تاريخ دولت آل سلجوق، ص ۳۲۳ - ۳۸۴؛ سلسلههاى اسلامى، ص ۱۷۷ - ۱۸۳؛ تاريخ سلاجقة الروم فى آسياى الصغرى، فصل ۶ - ۸.
2.ر.ك: تاريخ تشيّع در ايران، ص ۵۰۵.
3.نقض، ص ۱۴۲.
4.ر.ك: همان، ص ۱۱.