پرداخته، شيخ ابوالفتوح رازى است كه عبد الجليل نيز از او در كتابش ياد كرده است.۱
موارد چندى وجود دارد كه مىتواند حاكى از تشابه گرايش اعتقادى عبد الجليل و شيخ ابو الفتوح باشد. غالب روايات تفسير ابو الفتوح، به مجامع روايى اهل سنّت، مستند است، در حالى كه ابو الفتوح تنها 196 روايت از اهل بيت عليهم السلام نقل مىكند، 1821 روايت از مجامع روايى اهل سنّت نقل مىكند.۲ همچنين ابوالفتوح در تفسيرش وقايع مربوط به عالم ذر را به شكل نمادين تفسير مىكند. وى قول به خروج ذر و اقرار گرفتن از آنها را قول اخباريان مىداند و با آن مخالفت مىكند و سپس در ردّ آن، همان تقرير مشهورى را كه سيّد مرتضى و مكتب متكلّمان بغداد دارند، بيان مىكند.۳
محورىترين نكته يعنى تسامح در تبرّى، در تفسير ابو الفتوح رازى نيز به چشم مىآيد. وى با نقل برخى روايات در باره صحابه، شأن آنها را ارتقا مىدهد كه در برخى موارد، به نوعى تمجيد از خلفاى سه گانه و مبرّى دانستن آنها از هر خطايى منجر مىشود.۴ ابو الفتوح با نقل برخى گزارشها به تمجيد برخى صحابه همچون خليفه اوّل و دوم و خالد بن وليد مىپردازد و در نمونهاى جالب، از خليفه اوّل با صفت صدّيق ياد مىكند.۵ عماد الدين طبرى نيز صراحتاً بيان مىكند كه ابو الفتوح، خلفا را ستوده و منقبت آنان را گفته است.۶
1.ر.ك: نقض، ص ۲۱۲ و ۲۶۳.
2.مجموعه آثار كنگره بزرگداشت شيخ ابوالفتوح رازى، ج ۱۳، ص ۳۶۸ (جايگاه اهل بيت عليهم السلام و صحابه در تفسير ابوالفتوح رازى، حميد رضا اسلاميه).
3.تفسيرابو الفتوح رازى، ج ۹، ص ۸ - ۷. براى بررسى ديدگاه مكتب متكلّمان بغداد در اين موضوع، ر.ك: مؤلّفههاى غلو نزد اماميّه... ، ص ۱۰۳ - ۱۰۸.
4.مجموعه آثار كنگره بزرگداشت شيخ ابو الفتوح رازى، ج ۱۳، ص ۳۷۲ (جايگاه اهل بيت عليهم السلام و صحابه در تفسير ابو الفتوح رازى، حميد رضا اسلاميه، ص ۳۷۲).
5.ر.ك: همان، ص ۳۷۳ - ۳۷۴.
6.كامل بهايى، ص ۱۷۸. پىجويى اين گرايش در عصر عبد الجليل، نياز به پژوهش مستقلّ و مفصّلى دارد كه از حوصله اين نوشتار، خارج است و اين جا فقط به چند نمونه برجسته در شهر رى اشاره شد. شايد يكىديگر از عالمان امامى آن دوره كه پيگيرى اين گرايش در وى مىتواند نتايج جالبى در برداشته باشد، امين الإسلام طبرسى، صاحب تفسير مجمع البيان باشد.