دفاع از اماميه و برائت از اسماعيليه در كتاب «نقض» - صفحه 431

از جمله افرادى كه سعى در تخريب چهره مكتب اماميه داشت، مؤلّف كتاب بعض فضائح الروافض بود كه به احتمال «شهاب الدين تواريخى شافعى» نام داشت و از خاندان‏هاى سنّى «رى» بود.۱ وى با تأليف كتاب ياد شده در نيمه قرن ششم هجرى (يعنى سال 555ق)، حمله‏اى جديد عليه اماميه را آغاز كرد. او براى درهم آميختن عقايد اماميه با فرقه‏هاى ياغى‏اى كه مورد نفرت عمومى بودند، از ترفندهاى ذيل استفاده كرده بود:

1. غبارآلود كردن اوضاع سياسى، تاريخى و جغرافيايى‏

مؤلّف فضائح، ضمن گزارشى كه از اوضاع مركز خلافت عبّاسى مى‏دهد، سعى مى‏كند كه اسماعيليان، غاليان و اماميه را يك گروهِ به هم پيوسته كه به اتّفاق، قصد سرنگونى خلافت عبّاسى را دارند، نشان دهد. وى مى‏نويسد:
بلحسن فرات كه او مستولى بود و مقتدر خليفه، كودك بود ... دو داعى رفض و الحاد سربه دانشمندى بر آورده بودند و او وزير بود و دبيران تمكين يافته بودند. نام يكى حسين بن روح، نام ديگرى پسر عزاقر و داعى‏اى از مغرب بدين دبيران مى‏آمد، نام او پسر شلمغانى، ملحدى بود منكر (مخفى)؛ رسائل متغلّب مصر بدينها آورده بودند كه اينك ما از مغرب در مصر آمديم با سيصد هزار علَم اسفيد و اين مقدّمه علامات مهدى است. شما بكوشى تا اين طاغيه را از پاى برگيرى و دعوت فاطمى و دولت اسفيد علمان در دل‏ها راسخ كنيد. چهار هزار دبيران رافضى و ملحد در بغداد بودند.۲
وى در ادامه، به بيان جنايات قرامطه به رهبرى ابو طاهر جنابى و ابو سعيد جنابى در مكّه و عرفات و كشته شدن بيش از سى هزار مسلمان و به غارت رفتن اموال حاجيان و حجر الأسود مى‏پردازد و آن را با وزارت ابو الحسن فرات - كه شيعه اماميه بود - ، پيوند مى‏زند و در اين كار، حتّى به تحريف تاريخ هم دست مى‏يازد.۳

1.ر.ك: نقض، مقدّمه.

2.نقض، ص ۸۴.

3.همان، ص ۸۸.

صفحه از 448