دفاع از اماميه و برائت از اسماعيليه در كتاب «نقض» - صفحه 436

قبايح و اختيار كفر و مانند اين و همه انبيا را معصوم و صادق دانند و خوانند و شريك و صاحب و ولد، نفى كنند از ذات مقدّس بارى تعالى و ائمّه را معصوم و نص گويند و به شرايع و احكام همه مقرّ و معترف باشند و به بعث و نشور و به ثواب و عقابْ مقر باشند و آنچه ثواب و لواحق اين است از اصول و فروع اگر اين قوم را رافضى مى‏خواند، قبول افتاد.۱
از موارد مهم افتراق در مباحث اعتقادى، مسئله صفات الهى است و اماميه در واگويى اين مسئله، پرچمدار توحيد و تبيين كننده عدل الهى است. به همين خاطر، رازى در اين باره مى‏نويسد:
... بارى تعالى به مذهب عدليان قادر است لنفسه و ذاته بى علّتى و شبهتى و آلتى و خلق و رزق و كلام را حصول و وقوع در لم يزل، محال باشد ... خالق آنگه گويند كه خلق آفريند و رازق آنگه گويند كه روزى رساند و متكلّم چون فاعل كلام باشد، آنگه اجرا كنند كه ايجاد كلام كند .... و اين در ازل، محال باشد كه اين صفات را صفات افعال گويند نه صفات واجبه.۲
وى زيبايىِ عقايد اماميه و فرق آن با باور جبرگراها را در مسئله رؤيت چنين توضيح مى‏دهد:
شيعت اماميه، نفى رؤيت مجاهره كنند ... و نفى آن رويت كنند كه مجبّره و مشبّهه اثبات مى‏كنند كه بدين چشم سر، خداى را ببينيم ... قال [امير المؤمنين‏] عليه السلام: لا أعبد ربّاً لم أره، لم تره العيون بمشاهدة العيان ولكن رأته القلوب بحقائق الإيمان معروف بالآيات مشهور بالدلالات لا يقاس بالناس و لاتدركه الحواس اثبات رؤيت؛ شيعت بر اين وجه كنند كه على مرتضى، نه چنان كه بلحسن اشعر و ابن الكلاب و جهم صفوان و بو بكر باقلانى.۳
اصل امامت نيز از اصول مهمّى است كه عبد الجليل رازى از همان خطبه آغازين -

1.همان، ص‏۱۸۷ - ۱۸۸. براى آشنايى با ديدگاه اسماعيليه، ر.ك: كنز الولد، ابراهيم بن الحسين حامدى.

2.همان، ص ۴۸۴.

3.همان، ص ۴۸۵ - ۴۸۶.

صفحه از 448