دفاع از اماميه و برائت از اسماعيليه در كتاب «نقض» - صفحه 439

شيعه تا ملحدى راهى دور است و از مجبّرى تا به ملحدى، منزلى نزديك.۱
وى در پاسخ به ايراد مصنّف انتقالى كتاب فضائح كه مى‏گويد: «چرا شيعه به صدور معجزه از سوى امام اعتقاد دارد؟» مى‏نويسد:
شيعت، ائمّه را عند دعوى امامت و انكار قوم، معجزات گويند و هريك را اظهر من الشمس بوده است و اهل زمانه ديده‏اند و مخالف و موالف روايت كرده كه دال بوده است بر صدق دعوى هريك ... اگر بعد از رسول يا در عهد رسول، امام دعوى حقيى رسول و كتاب و شريعت او كند و جماعتى بيگانگان بر آن انكار كنند، روا باشد، بلكه واجب باشد كه بارى تعالى، معجزى ظاهر گرداند تا آن شبهت بر خيزد و از اين جاست كه شيعت، ائمّه را اصحاب معجزات گويند و دلالات قاطعات بر اين معنى بسيار است.۲
عبد الجليل رازى در بيان باورهاى اماميه، اعتدال را رعايت مى‏كند و از هر گونه افراط و تفريط پرهيز مى‏نمايد و از گرفتار آمدن در جدال غير احسن دورى مى‏كند و در برابر سخن مؤلّف فضائح كه مى‏گويد: «رافضى را عادت باشد كه چون مذهب وى فراروى وى دارى، انكار كند و تقيّه روا دارد»، مى‏نويسد:
اين طايفه (اماميه) را در بلاد اسلام و شهرهاى معظم، هزاران كراسى و منابر و مدارس و مساجد است كه در او تقرير مذهب كنند به ظاهر به حضور ترك و تازى و نوبت‏هاى عقود مجالس ايشان اظهر من الشمس است و آنچه مذهب ايشان باشد در اصول و فروع، پوشيده ندارند در گفت و كتب و فتوا ... . و در معنى تقيّه به وقت نزول مضرّت روا دارند و موافق اند در اين معنى با ايشان همه عقلا و همه طوايف مسلمانان كه دفع مضرّت معلوم و مظنون از نفس، واجب است هرگاه كه مدفوع به، دون مدفوع له باشد.۳
او بعد از بيان ديدگاه اماميه در باره تقيّه، به ذكر ادلّه عقلى و نقلى جواز و

1.نقض، ص ۱۳۲.

2.همان ص ۵۳۱ - ۵۳۲.

3.همان، ص ۱۹.

صفحه از 448