كتاب «نقض» و اعتدال مذهبى‏ - صفحه 464

اثناعشريه ظاهر است و بعض خود وضع و تمويه، كه مذهب كسى نبوده. و سه نسخت كرده: يكى به خزانه اميرك معروف و ديگرى مصنف مى‏دارد و در خفيه بر عوام الناس مى‏خواند و نسختى از آن نقل كرده به قزوين، كه هرگز علماى منصف بدان مقام نكنند مگر سبب تهييج عوام الناس و آلت‏پاى خوانان و دست‏آويز فتّانان.۱
براى تميز شيعه اصوليه از شيعه غالى و حشوى، عبد الجليل بارها به‏اختصار، مذهب تشيّع را تعريف و حدود آن را مشخص كرده است. در جايى مى‏نويسد:
اصل مذهب شيعه اصوليه اماميه اثنا عشريه، آن است كه آسمان و زمين و هر چه در ميان آسمان و زمين است... همه را خداى تعالى آفريده است و صانع عالم خداست و قديم است و لا قديم سواه... قرآن، كلام اوست، از اوّل تا آخر همه صدق و حق،...كفر و ظلم و معصيت نخواهد و نيافريند... پيغمبران او از آدم تا به محمّد، همه صادق و امين... و بعد وى امام نصّ و معصوم، على مرتضى است نصّ از قبل خداى... .۲
بدين ترتيب، آنچه بيش يا كم از اين است، غلو يا تقصير است.
كوشش ديگر او در اين مسير، نزديك‏تر كردن جريان شيعى به حاكميت وقت(سلجوقيان) است. در دوره او، شيعيان به مناصب دولتى راه يافته بودند و اين نفوذ و همدلى، تا جايى بود كه خواجه نظام الملك طوسى، دختر خود را به عقد يكى از سادات شيعه رى درآورد.۳
آرى؛ اعتدال مذهبى پيشينيان را نبايد از جنس تقريب‏گرايى در اعصار پسين دانست. فعاليت‏هايى از جنس تقريب كه از دوره قاجار آغاز شد، با آنچه در سده‏هاى پيشين، از جمله عصر عبد الجليل جريان داشت، تقاوت‏هاى بسيارى دارد. تقريب، به معنايى كه ما امروز مى‏شناسيم و در آن مى‏كوشيم، از جلوه‏هاى دنياى جديد است. در

1.همان، ص ۲ - ۴.

2.همان، ص ۴۱۵ - ۴۱۶.

3.چنين ازدواج‏هايى در همه دوران‏هاى تاريخ اسلامى، معنادار است. به همين جهت، عبد الجليل به اين پيوند اشاره مى‏كند و آن را دليل همزيستى و همراهى شيعيان با حكومت وقت مى‏شمارد (نقض، ص ۱۰۸ و ۲۶۱).

صفحه از 482