به جز چند نفر معدود.۱
اكنون براى روشنتر شدن ايستار كلامى نقض در برابر صحابه و بزرگان اهل سنّت، نمونههايى از حرمتگزارىها و انصافورزىهاى آن را فهرستوار گزارش مىكنيم. كثرت و فراوانى اين عبارات، چنان است كه شائبه تقيّه يا مماشات جدلى را منتفى مىكند:
درود بر اصحاب و ازواج پيامبر صلى اللَّه عليه و آله؛۲
انكار لعن و شتم صحابه در ميان شيعيان؛۳
ذكر صفت صدّيق براى ابو بكر؛۴
همراهى بو بكر با پيامبر در مسير هجرت، خالصانه بود؛۵
دفاع از حرمت عايشه؛۶
ذكر لقب اُمّ المؤمنين و صدّيقه براى عايشه؛۷
عشق عايشه به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله؛۸
بغض صحابه، معصيت است؛۹
دعاى «رضى اللَّه عنه» براى اصحاب و فقهاى بزرگ اهل سنّت، مانند ابو حنيفه؛۱۰
لزوم احترام به صحابه و مخالفت با توهين به خلفاى راشدين؛۱۱
توهين به عمر، در مرام شيعه نيست؛۱۲
1.ر.ك: همان، ص۹ و۲۶۲ - ۲۶۳. اينگونه روايات تاريخى بيشتر از طريق كتابهايى همچون تفسيرعلى بن ابراهيم قمىو تفسير عياشى ، به ميان باورها و آثار شيعى آمده است كه عبد الجليل هيچگاه در كتاب خود از اين آثار ياد نكرده و آنها را از منابع معتبر شيعيه اصوليه نشمرده است.
2.همان، ص ۱.
3.همان، ص۱۵ و ۱۶ و ۱۹.
4.همان، ص۹۳.
5.همان، ص ۲۴۷.
6.همان، ص۹۶ و ۵۱۹.
7.همان، ص۱۱۵ و ۵۹۰.
8.همان، ص۲۹۴.
9.همان، ص۲۶۴.
10.همان، ص۱۵۹.
11.همان، ص۱۶۴.
12.همان، ص۱۷۶.