هنردوستىخود، اين مساجد را زيبا ساختهاند. معماران شيعى، زيباترين طرحها را در بنا به كار انداخته و آن را با مقصورهها و منارهها زينت دادند. آنگاه كاشىكاران شيعى، هنر خود را در اين مقصورهها به كار بردهاند و سپس نجّاران شيعى به ساخت منبرها روى آوردهاند و منبتكاران شيعى، با كندن انواع نقوش، بر چشمنوازىِ اين منبرها افزوده و هنر دستِ خود را به نمايش گذاشتهاند.
معماران در طرّاحى اين مساجد جامع، هم بخشهاى ويژه عبادت و نماز و اعتكاف را در نظر گرفتهاند كه كاركردهاى عادى و معمول و پذيرفته شده اين مراكز بوده است و هم بخشهاى ويژه آموزش را در آن ديدهاند. وجود فضاهايى براى قرار گرفتن كرسى تدريس علما و طبيعتاً تشكيل حلقههاى درسى كوچك و بزرگ و نيز مكانى براى تشكيل كتابخانه كه عبد الجليل با صفت ملأ، هم فضاى بزرگ كتابخانه را نشان داده است و هم توجّه كتابداران را به گردآورى فراوان كتاب - كه از آثار مهم مراجعهكنندگان فراوان به كتابخانه هم به شمار مىآيد - بيان كرده است. چنان كه حتماً و عقلاً در اين كتابخانهها مكانهايى براى مطالعه و قرائت كتب هم در نظر گرفته مىشده است. با توجّه به آن كه مراجعهكنندگان همگى اهل قم نبودهاند و در اين دوره، رحلههاى علمى هم رونق داشته است، مىتوان حدس زد كه مكانهايى در كنار كتابخانه يا مساجد جامع براى استقرار مسافران دانشطلب نيز در نظر گرفته شده باشد.
عبد الجليل، با زيركى و در قالب واژگان كوتاه، هم به توصيف جوامع و معمارى بخشهاى گوناگون آن پرداخته و هم از بخشهاى ديگرى چون وجود بازارى مركزى - كه اين مساجد جامع در دلِ آنها ساخته مىشده - خبر داده است و بالتبع جمعيتهاى انبوهى كه به كسب و كار در كنار اين مساجد مشغول بودهاند و خانهها و ديگر اماكن مربوط به اين جمعيتها. او همچنين اين كتابخانهها را پر از كتابهاى طوايف اعلام كرده تا يكى ديگر از مظاهر تمدّن اسلامى، يعنىاصل تسامح و تحمّل و مدارا نسبت به ديگر عقايد را در مهمترين مراكز علمى شيعيان آن هم در مهمترين شهر آنها نشان دهد.